24 شهریور 1403
احمد ساجدی
در مجموعه 11 جلدی اسناد لانه جاسوسی سندهای فراوانی راجع به پدیده اسلام خواهی و اسلامگرایی در جهان معاصر و از جمله در ایران وجود دارد. در بعضی از این اسناد، این پدیده به عنوان یکی از انگیزههای مردم ایران در دفاع از انقلاب اسلامی مطرح شده است.
یکی از اسناد لانه جاسوسی تحت عنوان «تجدید حیات و احیاء بنیادگرایی اسلامی»، به بررسی ریشههای گرایش به دین در انقلاب اسلامی پرداخته است. در این سند که در 13 اردیبهشت 1358 در «مرکز مطالعات بینالمللی ماساچوست آمریکا» تهیه و تنظیم شده، چنین میخوانیم:
«... انقلاب ایران یکى از اصیلترین تحولات دینى و سیاسى زمان ما را تشکیل داده است. این همان گرایش به بنیادهاى اسلامى است که از اندونزى تا مراکش و از ترکیه تا آفریقاى مرکزی را در بر مىگیرد... اکثر ملل جهان سوم، بعضى از نتایج تجدد غربی مانند امکان شناسایى خدا، فساد، اصالت ماده، بىاعتنایى به اخلاق، و رقابت بیرحمانه را رد مىکند. هرچه تجدد، سریعتر، فسادانگیزتر و بیشتر توأم با تبعیض باشد، مردود شناختن آن نیز با خشونت بیشترى همراه خواهد بود. قیامهایى که علیه تجدد به سبک غربى صورت گرفته اغلب به حیات دوباره دین انجامیدهاند...»[1]
در بخش دیگری از این سند به بررسی قدرت اسلام و تأثیرگذاری در جوامع بشری پرداخته، آمده است:
«... قیام علیه تجدد به سبک غربى امروز خصوصاً در جهان اسلام شدت دارد. اسلام خیلى بیشتر از یک دین دارای هویت است. اسلام یک سیستم جامع نظم اجتماعى و سیاسى است که به صورت مجموعه قوانین درآمده و قرآن و شریعت، آن را ارائه مىکنند. اسلام در زندگى مسلمین، جامعالاطراف و مرجع است. سنن اسلام در رابطه با جماعت و رعایت مساوات بوده و بر عدالت اجتماعى شدیداً تأکید مىکند. اسلام، زندگى شخص را از لحظه تولد تا مرگ به عنوان یک نفر و یا یک عضو از هر گروه اجتماعى از خانواده گرفته تا کشور را در بر مىگیرد و به آن شکل مىدهد. در واقع جمعیت اسلام با نام امت به قدرى جامع است که مفهوم مردم و کشور در مقام مقایسه با عالم اسلام نارسا مىباشد...»[2]
این سند در جای دیگری میافزاید:
«... اسلام همه نیروها و احساساتش را جمعآورى مىکند تا به سنت دیرینهاش در قیام علیه بىعدالتى و حکام بىدین، جامه عمل بپوشاند... شیعه از قدرت مبارزه و قیام بیشترى علیه والیان دنیوى نسبت به سنیها برخوردار است...»[3]
سازمان سیا در سال 1352 گزارشی سری در باره قدرت اسلام در ایران منتشر کرد. در ابتدای این گزارش که عنوان «بررسی اطلاعات ملی» را دارد، تأکید شده: «نباید منتشر و یا در اختیار نمایندگان هیچ دولت خارجی و یا هیئت بینالمللی قرار گیرد، مگر با کسب مجوز از رئیس سازمان اطلاعات» در این سند که تاریخ «می 1973» را دارد، چنین میخوانیم:
«... برای پی بردن به اهمیت رهبران مذهبی و روحانیون در ایران، کافی است بدانیم که اسلام تنها یک مذهب نیست. اسلام یک نظام مذهبی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و معنوی است که تمامی جنبههای زندگی را از نماز و عبادت گرفته تا قوانین ارشاد و روابط بین افراد در بر میگیرد. مذهبیون به خاطر علم و قدرت تفسیر قوانین اسلامی، از دیر باز خواستار برخورداری از حق وتو در مورد هرگونه فعالیت دولت که متناقض با اسلام است، بودهاند. مذهبیون از یک قرن پیش تاکنون، نسبت به دخالت دولت در مسائلی از قبیل آموزش و پرورش، الگوهای مالکیت زمین و وضع زنان اعتراض کرده و مخالفت نشان دادهاند. رهبران مذهبی به درستی میدانستند که نتیجه نهایی رویه دولت در صورت عدم کنترل آنان، چیزی جز دنیاپرستی و مادیگرایی نبوده و مسائل شخصی توسط قوانین دولتی و دادگاههای دولتی اداره خواهند شد، نه با قوانین و مقررات اسلام. بنابراین هنگامی که برنامههای شاه در ژانویه ۱۹۶۳ به صورت قانون درآمد، مذهبیون اولین کسانی بودند که علناً به مخالفت با آن برخاستند...»[4]
یکی از اسناد لانه جاسوسی به ضعف آمریکا در شناخت پدیده اسلامگرایی مردم ایران اشاره دارد:
«در ایران ریشههای عمیق و زنده وابستگی به شیعه اسلام وجود دارد. این سبب میشود که روحانیت تأثیر بسیار بزرگ و مداومی روی ایرانیان داشته باشد. این نیز آشکار است که آمریکا در حال حاضر قدرت کمی دارد که بتواند با این طبقه و قالب فکری آشنایی پیدا کند.»[5]
در یکی از اسناد نیز از پدیده اسلامگرایی به عنوان وسیلهای برای مبارزه با فشار بیگانگان یاد شده است:
«برای ارزیابی فعل و انفعالات هیجان و اضطراب در جهان اسلام از سواحل اقیانوس اطلس گرفته تا مجمعالجزایر فیلیپین، و از اندونزی گرفته تا اتحاد جماهیر شوروی، ایران یک محک بزرگ خواهد بود. در این کشور مردمی که تحت فشار بیگانگان قرار گرفتهاند، برای اصلاح بیعدالتیها، ایدئولوژی اسلام را به عنوان یک وسیله به کار بردهاند.»[6]
و در جای دیگری در همین رابطه میخوانیم:
«احیای مجدد اسلام به عنوان یک ایدئولوژی نیرومند ضد دیکتاتوری و ضد امپریالیستی در ایران عملی شده است.[7]
یکی از اسناد لانه جاسوسی پس از اشاره به نقش امام خمینی در رشد پدیده اسلامگرایی در ایران و جهان مینویسد:
«آیتالله خمینی علاوه بر رهبریت سیاستها و برنامههای محافظهکارانه اسلامی ایران، شدیداً طرفدار اتحاد جهان اسلام بوده و دشمن احکام و اولویتهای اساسی غربیها میباشد.»[8]
یک سند لانه جاسوسی درباره نفوذ اسلام در قلوب میلیونها ایرانی چنین مینویسد:
«۹۷ درصد ایرانیان مسلمان هستند و معدودی که ادعای کمونیست بودن دارند، تعدادشان مطمئناً از ۵ درصد بیشتر نیست. درجه وفاداری آنها به کمونیسم نیز در حد دستیابی به یک سیستم اقتصاد سوسیالیستی است تا بنیان فلسفی کمونیسم. در حالی که اسلام ریشههای عمیقی در روان ایرانیان دارد.»[9]
یک سند لانه جاسوسی در بررسی موضوع اسلامگرایی، به اصالت نهضت امام خمینی اشاره کرده مینویسد: «نهضت اسلامی آنطور که حکومت شاه و دیگر ناظرین غربی اعلام میکنند، نه ضعیف است و نه کور. تسلط این نهضت بر احساسات مردم بسیار قویتر از هر گروه دیگر است. از بسیاری از جهات، ایرانِ اصلاحیافتهای که اسلام نوید آن را میدهد، ایرانیانِ جالبتر و جاذبتر از نمونههای روسی یا چپی مییابد. ضمناً هیچ تضمینی وجود ندارد که عملکرد حکومت اسلامی بر اساس دموکراسی پارلمانی، به مفهوم نظام مورد نظر ما غربیها باشد. بلکه در روش آن تقویسالاری وجود دارد.»[10]
آمریکاییها در همان ماه اول شکلگیری انقلاب از درک ماهیت نهضت امام خمینی و از درک پدیده اسلامگرایی و علل آن در ایران اظهار عجز کردند. در این رابطه ویلیام سولیوان سفیر وقت آمریکا در تهران در سندی به تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۵۶ مینویسد:
«همانطور که وزارت امور خارجه و دیگر مخاطبین آگاهند، مدتهاست در تلاش هستیم تا وسعت و عمق این نهضت نوظهور شیعی اسلامی ایران را درک کنیم تا بتوانیم در تحلیلها و اتخاذ روشهایمان در آینده، از آن استفاده نماییم. ولی مطالعاتمان به مرحله نتیجهگیری نرسیده است. آنچه فعلاً میتوان گفت این است که نهضت شیعی به رهبری آیتالله خمینی در افکار مردم ایران ریشهای عمیقتر از ایدئولوژیهای غربی و حتی کمونیستی دارد.»[11]
یک سند دیگر به تاریخ ۱۴ بهمن 1356 با عنوان «ایران، بررسی نهضت تشیع» به کاوش درباره علل شکلگیری انقلاب اسلامی در ایران پرداخته است. این سند که طبقهبندی «محرمانه» دارد، به قلم سولیوان در تهران به رشته تحریر درآمده است.
در این سند راجع به روحانیت شیعه چنین آمده است:
«بر همه روشن است که اسلام عمیقاً در زندگی اکثریت وسیعی از مردم ایران ریشه دارد و به صورت تشیع، قرنهاست که جایگزین ناسیونالیسم ایرانی شده است؛ قبل از آنکه پای ناسیونالیسم امروزی به شرق رسیده باشد. اما خاندان پهلوی سعی داشتند ناسیونالیسم امروزیتری را بر اساس بازگشت به سنتها، افسانهها، و عظمت قبل از اسلام جایگزین این ناسیونالیسم کهنسال دینی کنند... مجذوب شدن شاه در ایجاد ایرانی مدرن، غیرمذهبی و صنعتی، او را در مورد مقاومت دیرپای اسلام و تأثیر آن بر مردم کور کرده بود. در نتیجه وقتی تلاشهای او متوجه تأسیس یک ایدئولوژی جدید بر اساس ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران و رسیدن به تمدن بزرگ شده بود، رفتار او باعث عمیقتر شدن تنفر مسلمانان و گسترش مخالفت طبقات مختلف مردم نسبت به رژیم گردید.»[12]
یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ ۹ فروردین ۱۳۵۸ دیدگاه «ماروین زونیس» استاد دانشگاه شیکاگو را که به تازگی از ایران دیدن کرده بود منتشر کرد. بر اساس این سند، «زونیس» درباره پدیده اسلامگرایی در ایران میگوید:
«انقلاب ایران به نوعی رجوع به سوی اصالت اجتماعی و سیاسی ایرانی است و اسلام وسیلهای است برای رسیدن به این شخصیت فرهنگی.»[13]
بر اساس یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۵۷ «آلن دو بیوپوی» معاون وابسته نظامی سفارت فرانسه در تهران در دیدار با مقامات سفارت آمریکا در تهران، از اسلام و اسلامخواهی در ایران به عنوان «یک عامل نشانگر شکوه مردمی» یاد کرده است.[14]
پینوشتها:
[1]. اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بهار ۱۳۸۶، کتاب دوم، ص 163، مبحث: «تجدید حیات و احیاء بنیادگرایی اسلامی»، سند 26.
[2]. همان، ص 164، همان مبحث.
[3]. همان، ص 164، همان مبحث.
[4]. همان، کتاب ششم، ص ۶۸۶، سند شماره 7.
[5]. همان، کتاب اول، ص ۲۲۵ سند شماره ۱۶، مبحث: «ساختن پلهایی به شیعه اسلام».
[6]. همان، کتاب دوم، ص ۱۹۸، مبحث: «ایران با عنوان یک سرمشق».
[7]. همان، همان ص.
[8]. همان، کتاب سوم، ص ۴۶۳، سند شماره ۳۱، مبحث: «ایران، محیط ارتباطات - رساله توضیحی».
[9]. همان، ص ۳۰۲، سند شماره ۲۲.
[10]. همان، کتاب اول، ص ۶۸۹، سند شماره ۹، مبحث: «ایران، بررسی نهضت تشیع».
[11]. همان، ص ۶۸۶، مبحث: «ایران بررسی نهضت تشیع»، سند شماره ۹.
[12]. همان، ص ۶۸۷، سند شماره 9.
[13]. همان، کتاب دوم، ص ۱۴۴، مبحث ایران از دیدگاه دو استاد دانشگاه، سند شماره ۱۷.
[14]. همان، کتاب هفتم، ص ۱۴، سند شماره ۲، مبحث: «اوضاع داخلی».
تعداد بازدید: 60