28 فروردین 1396
چارلز کرزمن
ترجمه: محمد کریمی
این مقاله در گروه ترجمه و پژوهش منابع خارجی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری ترجمه شده و نسخه کامل این ترجمه، به عنوان یک اثر پژوهشی، پیوست این صفحه است.
طبیعی است که نویسنده از منظر خود و خاستگاه سیاسی و اجتماعیاش به موضوع پرداخته است. بنابراین نگاهی آزاد دارد و حتی در انتخاب عبارتها و کلمههای مقاله خود، فارغ از شأن خاص موضوع در تاریخ انقلاب اسلامی رفتار کرده است. اما پژوهش او درخور توجه است؛ هم از نظر موضوعی و هم از نظر سبک و شیوه پژوهش و هم از نظر نتایجی که به آنها رسیده است.
دو برش از ابتدا و انتهای این مقاله در ادامه میآید و متن کامل آن در ادامه، در دسترس پژوهشگران و علاقهمندان تاریخ انقلاب اسلامی قرار دارد.
■
در خرداد 1354 و دی 1356، طلاب حوزه علمیه قم در ایران علیه حکومت محمدرضاشاه پهلوی دست به اعتراض زدند. در هر دو مورد نیروهای امنیتی با قوه قهریه اعتراضات را سرکوب کردند. حادثه نخست تقریباً هیچ اعتراض عمومیای را همراه نداشت، در حالی که حادثه دوم در سراسر ایران بازتاب یافت و به سرعت به نقطه آغاز بسیج حرکت انقلابی بدل شد. ایران بهار 1354 با ایران زمستان 1356 چه تفاوتی داشت که بتواند توضیحی برای این واکنشهای متفاوت باشد. این مقاله به بررسی سه تبیین میپردازد که از اعتبار فراگیری برخوردارند: رکود اقتصادی، گسترش فرصتهای سیاسی و بسیج سازمان یافته مخالفان. بررسی توضیحات اقتصادی و سیاسی نشان داد که تفاوت چندانی میان دو دوره یادشده وجود ندارد؛ در مقابل، توضیحات مربوط به سازماندهی حاکی از بروز تغییرات کلان در 1356 میان مخالفان مسلمان و میانهروها است، با لحاظ کردن این نکته که مخالفان بویژه مسلمانها نوعی احساس خوشبینی و نتیجه گرفتن را در هفتههای پیش از دی 1356 از خود نشان میدهند. به نظر میرسد این تغییر نگاه به خود محتملترین تبیین برای موج اعتراضاتی است که پس از سرکوب اعتراضات قم در دی 1356 رخ نمودند... .
سرکوب از گذشته دور همواره به عنوان شمشیری دو لب دانسته شده است: میتواند اعتراض را زیر پا له کند و یا باعث بروز آن شود. دو رویداد سرکوبگرانه در قم، در ایران، در خرداد 1354 و دی ماه 1356 نمونهای از این امر بدیهی هستند. در مورد اول، حمله نیروهای امنیتی به اعتراض طلبهها مانع از فعالیت بیشتر مخالفان شد. در مورد دوم، حمله نیروهای امنیتی به اعتراض طلبهها به توفانی از اعتراضات بیشتر در سراسر کشور انجامید. این مقاله این دو رویداد مشابه را که در فاصله 31 ماه رخ دادند در نظر گرفت تا یک مدل تغییر از تبیین علّی را دریابد. سوال اساسی این است: در این فاصله احتمالاً چه تغییری رخ داده است که چنین واکنشهای عمومی متفاوتی نسبت به این رویدادها به وجود آمده است؟ از منظر نظری سه تبیین میتواند مورد بررسی قرار گیرد: توضیح تغییر اقتصادی که بر اهمیت رکود کوتاه مدت در فرصتهای [اقتصادی] ملت متمرکز است؛ تبیین تغییر سیاسی که تأثیرات انتخاب رئیسجمهور کارتر در 1976 را برجسته میکند؛ و تبیین تغییر سازمانی که اظهارات و فعالیتهای گروههای مخالف مهم را لحاظ میکند.
شواهد موجود نشان میدهند که تغییر عمده تنها در درک مخالفان مسلمان از خود و فعالیتهای آنها رخ داده است. اوضاع اقتصادی در طول این دوره اساساً مشابه بوده است و به نظر میرسد رکود اقتصادی 1356- که زمان شکلگیری انقلاب ایران اغلب به آن نسبت داده میشود- بر اساس بسیاری از معیارها، بدتر از رکود قبلی در 1354-1353 نبوده است. اوضاع سیاسی نیز اساساً تغییری نداشته است و پس از دادن آزادیهای جزیی 1356-1355- که دیگر دلیلی است که معمولاً برای زمان شکلگیری انقلاب ذکر میشود- در آذر 1356 سرکوبی رخ میدهد که یادآور بسته شدن فضا در اسفند 1353 است. از میان گروههای مخالف، انقلابیون چپ و مخالفان میانهرو به هر دو اعتراض قم واکنش مختصری داشتند و بسیج مخالفان میانهرو در 1356- که اغلب از آن به عنوان مرحله آغاز انقلاب یاد میکنند- با سرکوب شاه در پاییز همان سال به محاق رفت.
در میان دلایلی که در آثار مرتبط با انقلاب ایران معرفی شدهاند، تغییر اساسی را تنها در میان مخالفان مسلمان میتوان یافت. اظهارات [آیتالله] خمینی و پیروانش پیش و پس از آبان 1356 بویژه درباره موضوع «بیداری» ملت ایران و آمادگی آنها برای انقلاب، به روشنی لحنی متفاوت دارند. به نظر میرسد این موضوع بیداری ملت ایران در بسیج مخالفان مسلمان به صورت مجموعهای از تظاهراتهای تقابلجویانه در پاییز 1356 تبلور یافته است که درست در زمانی رخ دادند که فرصتهای سیاسی محدودی که به واسطه کمپین حقوق بشر دولت کارتر فراهم شده بودند، بعد از دیدار شاه با کارتر در آبان 1356 از میان رفته بودند. امّا به خاطر نبود شواهد از کارکرد درونی مخالفان مسلمان، به طور قطع افزایش اعتراضات را نمیتوان با تغییر ماهوی مرتبط دانست، از این رو این بحث مبتنی بر یک همبستگی است. مطابق با روش تفاوت، نتیجه متفاوت منوط به تغییر شرایط اولیه است. این بدان معنا نیست که دلایل بلندمدت غایب بودهاند، بلکه تنها به این معناست که دلایل بلند مدت به خودی خود برای ایجاد این واکنش کافی نبودهاند. اگر این دلایل کفایت میکردند باید انتظار میداشتیم که در خرداد 1354 نیز واکنش مشابهی به وجود میآمد.
تعداد بازدید: 3232