انقلاب اسلامی :: آناتومی انقلاب

آناتومی انقلاب

09 خرداد 1396

به انتخاب: احمد سروش‌نژاد

روحانیت در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران از دوره صفویه به این سو، نقش مرجع و هدایت کننده داشته و تنها گروهی بوده است که توان به جنبش درآوردن توده‌ها را داشته است. همین نقش در شکل‌گیری، پیشبرد و پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پررنگ‌تر از قبل به ظهور رسید و همگان اقتدار معنوی و سیاسی این قشر را مشاهده کردند.

ارنست. آر. اونی از دفتر مرکزی اطلاعات جاسوسی، در فوریه 1976، افکار جامعه روحانیت در ایران را این‌گونه گزارش می‌کند: «شاه [محمدرضا پهلوی] خود را مردی مذهبی تلقی می‌کند و ادعا دارد که محافظت الهی شامل اوست. او سفرهایی به مناطق مقدس انجام می‌دهد و هدایای گرانبهایی به مکه و اماکن مقدسه در عراق و ایران فرستاده است. او گمان می‌کند که مذهب بایستی برای پیشبرد اصلاحات او عمل کند، معهذا مثل پدرش به قدرت سیاسی رسیدن روحانیت را به شدت نفی می‌کند. در نتیجه در ایران روحانیون مسلمان از منتقدان شدید شاه هستند. روحانیون به علت محرومیت از مجامع رسمی برای شکایات‌شان، از طریق خطابه‌ها و انتشارات و مجامع مذهبی به رژیم شاه حمله می‌کنند...

 مخالفت روحانیت منحصراً متوجه شاه فعلی نبوده است. اگر چه روحانیون دلایل خاصی برای تنفر از پهلوی‌ها دارند. از زمانی که شیعه اسلامی به عنوان مذهب رسمی برقرار شد (قرن شانزدهم) علمای شیعه با هر سلطنتی مخالفت کرده‌اند. مخالفت آنها یک پایه مکتبی و ایدئولوژیکی دارد...

 هر شیعه‌ای باید از تعالیم یک مجتهد پیروی کند. با توجه به این روش و اعمال آن در مورد شاه و دیگر مقامات رسمی، نقطه نظر روحانیت این است که دولت باید بازوی اجرایی روحانیت باشد. عوامل دیگری هم به افزایش قدرت روحانیون کمک کرده است. مرکز بزرگ شیعه در عراق بوده و بنابراین دور از دسترس فوری دولت تهران است. روحانیون کنترل پول‌های زیادی از ده یک سهم امام را که در کنترل دولت نیست، به عهده دارند. تا این اواخر روحانیون تقریباً تمام قوانین فقهی و تحصیلات را در کنترل انحصاری خود داشتند. روحانیت خودش به شدت از نفوذ خارجیان متنفر بوده است و همچنین به‌طور مشخصی در نهضت‌های ضد‌ خارجی مردمی شرکت داشته است. مجتهدین در نظر بیشتر ایرانیان از احترام زیادی برخوردارند، اگر چه از پرنفوذترین افراد هم نباشند. آنها روابط خیلی نزدیکی با اصناف و تاجران بازار و گروه‌هایی که خود را قربانی سیاست این خاندان [پهلوی] می‌دانند، دارند.

 علما در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به حداکثر نفوذ خود دست یافتند، آنها کسانی بودند که شاه را تشویق به آغاز دومین جنگ ایران و روس در سال 1827 کرده و در سال 1872 ناصرالدین شاه را وادار به حذف امتیازی که به انگلیسی‌ها داده بود و همچنین اخراج نخست‌وزیری که باعث دادن این امتیاز شده بود کردند. در اواخر قرن هم آنها یک حرکت موفق مردمی را در مقابل امتیاز دیگری برای انگلیسی‌ها، رهبری کردند و در سال 1906 آنها یک ائتلاف ناممکن را با سیاسیون رادیکال برای تحمیل قانون اساسی به یک شاه سرکش انجام دادند.

این اواخر هم رهبران روحانی در جنبش مخالفت با کمپانی نفت ایران و انگلیس (1953 – 1951) نقش برجسته‌ای بازی کردند و به خاطر نقض قوانین مذهبی منتقد شدید و دائمی برنامه‌های اصلاحی بودند. شورش خونین... 1963 (15خرداد 42 - مترجم) نتیجه تلاش‌های دولت برای خاموش کردن صدای انتقادآمیز یک روحانی بود. در دهه گذشته حوادث متعددی در رابطه با رهبران روحانی و دانشجویان اتفاق افتاده است. تظاهرات اخیر ضد دولتی در اوایل ژوئن 75 [خرداد 1357] در شهر مذهبی قم باعث دستگیری 270 نفر گردید. اطلاعات دقیق‌تر در رابطه با روحانیت در دسترس می‌باشد. شاید در حدود 100 هزار نفر روحانی در ایران است که از پایین‌ترین طبقه روحانی (ملا) تا مجتهد هستند. به علاوه تعدادی هم افراد شبه روحانی مثل نویسندگان کتب مذهبی، خوانندگان مذهبی و خوانندگان قرآن وجود دارند...

 احتمالاً فقط 10% از افراد روحانی از حمایت دولت برخوردارند و اینها را می‌توان از حامیان شاه به  حساب آورد. آنها احتمالاً از کم‌نفوذترین روحانیون بوده و بنا به نظر عده زیادی با کارمندان دولت فرقی  ندارند. احتمالاً 50 درصد که تقریباً شامل هر رهبر مذهبی با هر شکل می‌شود، در جبهه مخالفت مستقیم با دولت قرار گرفته و کلاً به خاطر پایگاه مردمی‌شان مورد حمایت هستند. 40 درصد باقی‌مانده از افراد محتاط، در عین حالی که دارای حمایت مردمی می‌باشند، ولی از حمله زیاده از حد به دولت دوری می‌کنند. هر پادشاهی مجبور بوده است خودش را در رابطه با رهبران روحانی هماهنگ کند. تا زمان پهلوی روحانیون معمولاً قادر بودند که فشار زیادی به دولت بیاورند. رضا شاه برای مرکزیت بخشیدن و مدرنیزه کردن ایران هیچ‌گونه مخالفتی را تحمل نکرد و مستقیماً با نیروی زیادی در جهت محو قدرت سیاسی مجتهدین قدم برداشت. محمدرضا شاه هم بنا به لزوم تقریباً همان خط پدرش را دنبال کرده است.

 آیت‌الله روح‌الله خمینی که دستگیری او آشوب‌های جدی به وجود آورد، در سال 1963 به ترکیه و بعد عراق تبعید شد. دیگر روحانیون هم در خانه تحت بازداشت بوده‌اند و گزارش شده که حداقل یک نفر در زندان مرده است. مانند موارد دیگر شاه قول داده است که به کسانی که همکاری کنند پاداش داده می‌شود و کسانی که مخالفت کنند به شدت مجازات می‌شوند...

 برای روحانیت شیعه هیچ اصلاحی در مذهب یا اصول مذهبی وجود ندارد، بلکه فقط تزکیه و انطباق با اصول و اصلاح وجود دارد. مجتهدین هنوز حق تفسیر را به وسیله شخص خود دارند و این موضوع باعث شد که روحانیت بتواند... احتیاجات زمان را برآورده کند... پایه‌های فلسفی و دینی مخالفت روحانیت با حکومت اگر در همین محدوده قرار گیرد، برای دولت بی‌ضرر است، اما در حال حاضر از نظر پایه علمی خودش به چند ارزشیابی واقعی تفسیر می‌شود:

 الف)  شاه در حال تأسیس یک جامعه غیر مذهبی است و بنابراین اسلام را نابود می‌کند.

 ب)  در این مورد او از جانب ایالات متحده و صهیونیست‌ها که هر دو خواستار نابودی اسلام هستند حمایت می‌شود.

 ج) به علاوه او (شاه) به وسیله بهائی‌ها احاطه شده که آنها هم هدف اصلی‌شان نابود کردن اسلام است و این حقیقت که مرکز بزرگ بهائیت در اسرائیل و آمریکا قرار دارد، به این بدگمانی (روحانیت) اضافه می‌کند. توده روحانیت و بیشتر کسانی که معتقد و دنباله‌روی آنها هستند، احتمالاً در چنین مواضعی اشتراک دارند. آنها ظاهراً در نوع و چگونگی مبارزه اختلاف دارند. روحانیت یک توده منسجم و یکدست نیست و تمایلات گوناگونی را می‌توان در بین آنها دید. در حال حاضر چهار گروه که الزاماً جدای از هم نیستند وجود دارند: 1-  سنتی 2-  مدرن (امروزی) 3-  خاموش 4-  خشن.

 1- روحانیت سنتی: گروه زیادی از روحانیت سنت‌گرا هستند... اگر چه مجتهدین آنها حق تفسیر دارند، اما ابتکارات فردی و قضاوت آنها هنوز به عقاید استقرار یافته حکیمان الهی زمان قبل می‌باشد. مطالعات‌شان که امکان دارد از سن 6 سالگی شروع شده و تا زمان مرگ‌شان ادامه یابد، شامل قرآن و تفسیر قرن هشتم تا دوازدهم، سنت پیغمبران، قوانین مذهبی که شامل تمام جنبه‌های انسانی با جامعه و دولت است و فلسفه اولیه یونان به‌طوری که در بین اعراب و ایرانی‌ها و زبان و ادبیات آنها رایج است، می‌باشد. یک دوره آموزش آنها ممکن است شامل ریاضیات سنتی گردد. محصلین هنوز در پای منبر معلمین می‌نشینند و قانون حفظ کردن هنوز وجود دارد. بهترین سنتی‌ها مردان عالمی هستند که نه تنها به خاطر علم‌شان بلکه به خاطر تقوا و توانایی برترشان در امر به معروف و نهی از منکر مورد احترام می‌باشند...

 2- روحانیت امروزی (مدرن): آنها تعداد کمی هستند و سنت و مکالمات سنتی را هم طرد نمی‌کنند. آنها ترجیح می‌دهند تا کوشش کنند که روش سنتی را به زبان امروزی بیان کنند، که باعث جذب ایرانی‌هایی که دیگر جذب اهداف سنتی نیستند، شود. افراد فارغ‌التحصیل الهیات دانشگاه تهران جدا از اینها هستند. این مدرسه برای این هدف، اول به وسیله رضا شاه ایجاد شد، تا انحصار تشکیلات سنتی مذهبی را درهم شکند، اما در این مورد به موفقیت جزیی رسید. فارغ‌التحصیلان مدرسه در بیشتر نقاط به عنوان روحانیون واقعی پذیرفته نمی‌شوند و در واقع تنها چند نفری روحانی و واعظ می‌شوند. آنها به عنوان معلم دینی و عربی و ادبیات و گاهی شغل‌های دیگر وارد دولت می‌شوند. در یک موقع رئیس پروتکل ساواک فارغ‌التحصیل همین مدرسه بود.

3- روحانیت ساکت (خاموش): سیاستی که توسط تعدادی از ملاهای برجسته دنبال می‌شود این است که در رابطه با مقامات غیر مذهبی «خاموش» باشند. این موضوع در عبارت یکی از آنها روشن می‌شود: «وظیفه ما این است که نصیحت کنیم...» این روش از درگیر شدن آنها با مقامات جلوگیری کرده و در جهت حفظ مؤسسات مذهبی و رهبران‌شان کوشش می‌کنند. از هر دو گروه روحانیت سنتی و مدرن در این گروه یافت می‌شود. به نظر می‌رسد که احتمالا ًبیشتر رهبران مذهبی که از مخالفین ساکت رژیم هستند، این  سیاست را دنبال می‌کنند.

 4- روحانیت خشن: این گروه شامل تنها قسمت کمی از روحانیت امروز می‌شود (که شامل دانشجویان مذهبی هم می‌شود) اما آنها خطری بیشتر از آنچه تعدادشان است، تولید می‌کنند...

 احتمال کمی وجود دارد که یک صلح بین رژیم و جامعه روحانیت به وجود آید...»[1]

دریادار اف. سی. کالینز از نیروی دریایی آمریکا، ذیل مطلب مخابره شده به رئیس اطلاعات اداره نیروی دریایی واشنگتن با عنوان «آناتومی انقلاب» می‌نویسد: «از ماه مه 1978 تا فوریه 1979 اینجانب به عنوان مشاور اصلی فرمانده کل قوا در نیروی دریایی شاهنشاهی ایران خدمت می‌کردم و در عین حال سرپرست بخش نیروی دریایی هیئت مستشاری نظامی آمریکا در ایران نیز بودم... مطالبی را تحت عنوان «آناتومی انقلاب» به رشته تحریر درآورده‌ام تا زیربنا یا مبنای نکات مطروحه توسط اینجانب باشد. این نوشتار جنبه واقعیت‌نگاری دارد و تنها در دو صفحه آخر به ذکر نظریات شخصی و علت وقوع آن پرداخته‌ام... با تشکر اف. سی. کالینز

 رونوشت برای: رئیس هیئت مستشاری نظامی آمریکا در ایران

آناتومی انقلاب: ...برای پی بردن به ژرفای نفوذ روحانیت کافی است بدانید که در این کشور 35 میلیون نفری حدود 80 هزار مسجد، 180 هزار ملا و بیش از 1200 آیت‌الله وجود دارد...»[2]

 

پی‌نوشت‌ها:


[1] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب هفتم، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، گزیده‌ای از صص 254 الی 257

[2]همان، ص 48 ، سند شماره 13:  25 آوریل 1979 - 5 اردیبهشت 1358



 
تعداد بازدید: 1575


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: