انقلاب اسلامی :: اگر نقشی بماند بر زمین خون شهیدان‌ است

اگر نقشی بماند بر زمین خون شهیدان‌ است

30 آذر 1396

شاعر: سید محمدجواد میرصفی

سر زینب شکست آری ولی تاج سرش هرگز

نیفتاد از سر ناموس عالم معجرش هرگز

نه از خاکی شدن و نه از آتش گرفتن‌ها

نه از اینها نمی‌ترسید مثل مادرش هرگز

کنیز زینب و زهراست وقتی مام این میهن

نگردد سایه خاتون کم از روی سرش هرگز

زلیخای هوس داری به دنبال چه می‌گردی

که اینجا نگذرد طاووس از بال و پرش هرگز

سر بی‌شور و ناسازی که اهل پرده‌پوشی نیست

نمی‌پیچد نوای عشق در گوش کرش هرگز

حباب از تور بیرون می‌کشد صیاد بی‌غیرت

صدف آسان نخواهد کند دل از گوهرش هرگز

چنان از عشق داریم آتشی پر شعله در سینه

که خاموشی نمی‌گیرد تب خاکسترش هرگز

خراسان تا ابد از داغ گوهرشاد[1] غمگین‌ است

نمی‌خشکد زلال اشک در چشم ترش هرگز

اگر نقشی بماند بر زمین خون شهیدان‌ است

که از خاطر نخواهد رفت رنگ جوهرش هرگز[2]

 

[1] قیام مسجد گوهرشاد که در 21 تیر 1314 توسط حکومت پهلوی اول سرکوب شد، زمانی شکل گرفت که رضاخان دین‌ستیزی را به اوج خود رسانده و درصدد بود تا سنت‌های مذهبی و قوانین اسلامی را محو و نابود کند و فرهنگ غربی را به جای آن بنشاند. رضاخان در پیگیری این سیاست دستورداده بود تا حجاب از سر زنان مسلمان برگیرند، مردان کلاه غربی به سر کنند، روحانیون لباس روحانیت را از تن بیرون کنند و... در واکنش به این سیاست، روحانیون و مردم مسلمان در هر نقطه‌ای به مخالفت برخاستند، ولی در این ماجرا مشهد پیش‌قدم شد و قیامی در دل تاریخ به ثبت رسید.

[2] سید محمدجواد میرصفی، شاعر این شعر، متولد سال 1369 و ساکن قم است. وی از سال 1391 به شکل جدی وارد عرصه شعر شد و تاکنون در جشنواره‌های ملی ادبی متعددی حائز رتبه شده است.



 
تعداد بازدید: 1356


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: