انقلاب اسلامی :: دولت شریف‌امامی-بخش اول

دولت شریف‌امامی-بخش اول

25 دی 1397

جواد رضایی

دولت جعفر شریف‌امامی در فاصله 5 شهریور 1357 تا 14 آبان، بر سر کار بود. شریف‌امامی در سال 1339 و اوایل سال 1340 هم مدتی نخست‌وزیر بود. اما در سال 1357 بعد از استعفای جمشید آموزگار تلاش‌های بی‌نتیجه حکومت پهلوی برای بقا شدت بیشتری می‌گیرد و با دولت‌هایی مواجه می‌شویم که عمرشان به سه ماه هم نمی‌رسد.

در تحلیل اولیه آمریکایی‌ها از دلایل نخست‌وزیری شریف‌امامی آمده است: «آموزگار نخست‌وزیر در 27 اوت 1978 استعفا کرد و جعفر شریف‌امامی رئیس مجلس سنا که قبلاً بین سالهای 61 و 1960 نخست‌وزیر بود جایگزین وی شد. [درباره] او به عنوان فردی شناخته شده که با اعطای امتیازاتی به روحانیت و دیگر گروه‌های مخالف به پیشبرد ائتلاف ملی و برقراری آرامش قادر می‌باشد امیدواری‌هایی ابراز شد که این حرکت از میزان خشونتی که در خلال ماه مقدس رمضان بالا گرفته بود بکاهد... تغییر دولت در روزهای اوج عزاداری ماه رمضان صورت گرفت که در ضمن، چهلمین روز مرگ آیت‌الله کافی و افرادی که در مراسم تشییع جنازه وی کشته شدند، نیز بود.»

آمریکایی‌ها در ادامه این سند نگاه ناامیدانه‌ای به تلاش‌های او دارند و می‌نویسند: «تلاشی سرد و بی‌روح در یک برنامه ضد فساد آغاز شد. شریف‌امامی نخست‌وزیر به اندازه کافی برای مخالفین قدمی برنداشت و یا نتوانست قدم بردارد.»[1]

مهم‌ترین رویداد نخست‌وزیری کوتاه شریف‌امامی قطعا حادثه خون‌بار 17 شهریور بود. قبل از این حادثه کشتار دیگری در تهران اتفاق می‌افتد که در اسناد سفارت آمریکا به آن اشاره‌ای نشده است و بیشتر به نگرانی‌هایی اشاره می‌شود که برای برگزاری مراسم هفتم این رویداد در 16 شهریور وجود دارد: «دولت ایران در 6 سپتامبر اعلام نمود که تظاهرات و اجتماعات عمومی بزرگ بدون مجوز رسمی نمی‌تواند برگزار شود. این اعلان به منظور ممانعت از تظاهرات پیش‌بینی شده بزرگ 7 سپتامبر بود که یادبود هفتمین روز عزاداری افراد کشته شده در برخورد هفته قبل تهران بود.... حداقل 3 راهپیمایی بزرگ، مجموعا 50000 تا 100000 نفره در 7 سپتامبر صورت گرفت که در قسمت‌های مختلف شهر از اینجا به آنجا در حرکت بودند. راهپیمایی‌ها با دسته‌های به‌هم فشرده‌ای از موتورسواران جوان برای تخلیه خیابان‌ها و تغییر مسیر اتومبیل‌ها (با نزاکت انجام شد اما هنگامی که آمریکایی‌ها در مسیر راهپیمایی رانندگی کردند با جدیت جلوگیری شد) و به همراه سردسته‌ها و کامیون‌های غذا و آب به خوبی سازمان یافته بود. خیلی از شعارها و پلاکاردها قویاً ضد شاه و ضد خارجی (به عنوان مثال: «مرگ بر رژیم پهلوی»، «درود بر خمینی»، «از برادران فلسطینی ما حمایت کنید»، «ملت اسلامی سلطنت نمی‌تواند داشته باشد»، «آمریکایی‌ها به خانه‌تان برگردید») بودند. پلیس و واحدهای ارتشی عموماً خوددار بودند هرچند که در برخی موارد جداگانه از گاز اشک‌آور استفاده شد و تیرهای هوایی شلیک شد. تا آنجایی که ما اطلاع داریم هیچ‌گونه تلفاتی رخ نداد.» آمریکایی‌ها معتقدند این اقدام مردم از دید دولت به عنوان مقابله اشکار با مقررات دولت فرض شد و به همین دلیل در جلسه کابینه در شام 16 شهریور مقررات حکومت نظامی تصویب و اعلام شد.[2]

بیانیه دولت در مورد حکومت نظامی از رادیو و تلویزیون اعلام شد: «بیانیه دولت در تاریخ 15 شهریور یا 6 سپتامبر تجمع در خیابانهای عمومی را ممنوع اعلام می‌دارد. معترضین... به تظاهرات پرداختند و... پلاکاردها و شعارهایی... به معرض نمایش گذاردند... دولت ایران... حکومت نظامی را به مدت 6 ماه در تهران، کرج، قزوین، قم، مشهد، تبریز، اهواز، آبادان، اصفهان، شیراز، کازرون و جهرم اعلام می‌دارد.» در تهران نیز ساعات ممنوعیت عبور و مرور از 9 شب تا 5 صبح اعلام شد.[3]

بعد از حادثه 17 شهریور، مأموران حکومت پهلوی به دستگیری افرادی پرداختند که ادعا می‌شد در برپایی تظاهرات آن روز نقش داشتند. از جمله این افراد آیت‌الله مفتح و حجت‌الاسلام فلسفی بودند. تحلیل آمریکایی‌ها از حکومت نظامی این است که: «حکومت نظامی برای نیروهای امنیتی و نظامی که جداً از ناآرامی... وسیع ناراحت بوده‌اند خوشایند بوده است... برخی از دانشگاهیان با تنفری فزاینده نسبت به شاه و دولت عکس‌العمل نشان دادند...»[4]

در 18 شهریور برنامه‌های دولت شریف‌امامی به مجلس ارائه می‌شود. «دولت ایران در 10 سپتامبر برنامه‌اش را به مجلس ارائه نمود و همین برنامه را در روز 11 سپتامبر به سنا ارائه خواهد نمود... هیچ‌گونه موضوع غیرعادی و غافلگیرکننده‌ای در آن وجود نداشت.»[5]

آمریکایی‌ها در سند دیگری به نگرش منفی مردم برخی شهرها در مورد دولت جدید اشاره می‌کنند و می‌نویسند: «اصفهان دولت جدید را به مثابه عاملی که فقط راه را برای انتخابات آینده هموار خواهد کرد تلقی نمی‌کنند... تاکنون هیچ‌گونه نشانه‌ای از تغییرات اساسی مشاهده نشده است. آنها معتقدند که شاه امیدوار است با مسکن‌ها و حرافی‌ها از شکست جلوگیری نماید. آنها معتقد نیستند که او موفق شود و منتظر اقدامات می‌باشند... اکثر تهرانی‌ها نیز... آمادگی پذیرفتن دولت شریف‌امامی را مانند بعضی از شهروندان اصفهانی ندارند.»[6]

پس از واقعه 17 شهریور، رفتارهای دولت شریف‌امامی حالتی نوسانی و ضد و نقیض پیدا می‌کند. از یک طرف 333 زندانی سیاسی آزاد می‌شوند و از طرف دیگر تعداد زیادی از افراد به دلیل دخالت داشتن در راهپیمایی‌ها دستگیر می‌شوند. یا مطبوعاتی رفع توقیف می‌شوند و از طرفی به مطبوعات هشدارهای شدیدی داده می‌شود. آمریکایی‌ها در خلاصه‌ای از اقدامات دولت شریف‌امامی می‌نویسند: «دولت ایران با حرکتی پر سر و صدا بر علیه فساد همراه آن با تبلیغاتی خفیف به سرکوب... دست زده است.... دولت در دیگر حرکات آشتی جویانه‌اش 333 زندانی سیاسی را آزاد نموده و به 5 مجله که قبلاً از انتشار آنها جلوگیری نموده بود، اجازه از سرگیری انتشار داد. مقامات ناشران را فراخواندند تا به آنان یادآوری نمایند که تحت شرایط حکومت نظامی عمل می‌کنند.»[7]

آمریکایی‌ها در سند دیگری به تحلیل رفتاری دوگانه می‌پردازند و می‌نویسند: «دوگانگی جالب موجود بین مناظره آزاد (و گاهی شرارت‌آمیز) مجلس که به‌طور زنده برای کشور پخش می‌شود و در برابر محدودیت‌های تحمیلی بر مطبوعات و مجلس بر اساس حکومت نظامی و دستگیری‌های پنهانی رهبران مخالف همچنان ادامه دارد. در حال حاضر مناظره مجلس سوپاپ اطمینان مفیدی را برای از بین بردن یأس و نومیدی‌های انباشته شده فراهم آورده در حالی‌که دولت نیز سعی می‌کند با توسل به حکومت نظامی وضع امنیتی کشور را تحت کنترل خویش درآورد. این سیستم تاکنون عملکرد خوبی داشته ولی واضح است که برای مدت طولانی نمی‌تواند ادامه پیدا کند. عموم مردم به پخش رادیویی مجلس علاقه‌مندند. اما چهره‌های فعال سیاسی به خاطر امکان دستگیری عصبی می‌باشند و فعالیت جدید سیاسی در زمان برقراری حکومت نظامی به حالت رکود درآمده است.»[8]

سرانجام دولت شریف‌امامی در 25 شهریور با رای 90 درصدی نمایندگان مجلس رای اعتماد می‌گیرد. روز بعد نیز حکومت نظامی به تصویب مجلس می‌رسد و آمریکایی‌ها می‌نویسند: «مجلس سنا نیز قرار است با حداقل مناظره ممکن در تاریخ 18 یا 19 سپتامبر حکومت نظامی را تأیید کند.»[9]

سفارت آمریکا، ترجمه مقاله‌ای از روزنامه کیهان اینترنشنال را برای وزارت خارجه آمریکا می‌فرستد که به تعبیر سفیر آمریکا به خوبی وضعیت شاه و دولت حکومت پهلوی را توصیف کرده است. در این سند آمده است: «نویسنده در آخر... از دولت می‌خواهد تا به سازماندهی حامیان خود کمک کند، و «یک سال رخوت سیاسی دولت» را [به] رخ می‌کشد... [این مقاله] بیانگر سستی تلاش‌های حامیان حکومت در حوزه سیاسی، آن‌هم در زمانی که گشایش نسبی فضای سیاسی به اپوزیسیون فرصت مخالفت و سازمان دادن به توده‌های مردم را داد، است.»[10]

از دید آمریکایی‌ها ایران در اواخر شهریور و اوایل مهرماه 1357 هفته آرامی را پشت سر می‌گذارد و دولت شریف‌امامی سعی می‌کند به برخی از شعارهای خود، حتی به صورت نمایشی عمل کند: «ایران... از آرامش برخوردار بود و حضور نظامیان و وسائط نقلیه زرهی در تهران و شیراز کاهش یافته است. لایحه آزادی مطبوعات منتشر شده تا همگان بتوانند قبل از تقدیم آن به مجلس در مورد آن اظهارنظر نمایند. رسانه‌ها نسبت به آن اعتراض کرده‌اند. وزیر دادگستری به مقامات دستور داده است که هر ماه از زندانها بازدید به عمل آورند.... سازمان خدمات شهری اقدامات شدیدتری را اتخاذ کرده تا از اشغال دو نوع کار توسط یک نفر جلوگیری به عمل آید... تعدادی از زندانیان سیاسی آزاد شده‌اند.»[11]

سرانجام شریف‌امامی آمار رسمی تعداد دستگیرشدگان آن ایام را اعلام می‌کند و می‌گوید: «گرچه 1106 نفر بر اساس قوانین حکومت نظامی دستگیر شده‌اند ولی تنها 117 نفر از آنها در حال حاضر در توقیف به سر می‌برند.»[12]

فضای بازی که در ظاهر ایجاد شده بود، در گفت‌وگوهای آمریکایی‌ها با مقامات حکومت پهلوی رنگ می‌بازد. به عنوان نمونه در گفت‌وگوی سفیر آمریکا با روسای امنیتی و پروتکل مجلس شورای ملی و سنا و چند تن از نمایندگان مجلس آمده است: «آنها معتقدند که به بیش از نیمی از اعضا منتخب مجلسین سنا و شورا اجازه بازگشت به سمت خویش داده نخواهد شد، حتی اگر تمام متصدیان انتخابات را مورد تردید و اعتراض قرار دهند.»[13]

آمریکایی‌ها در خلاصه مذاکرات هیئت مسائل مملکتی‌شان در 12 مهر وضعیت هفته دوم مهرماه را متشنج توصیف می‌کنند: «این هفته به علت سه حادثه بزرگ، دولت با یک جو سیاسی متشنج روبه‌رو شد: عکس‌العمل‌هایی در قبال محاصره خانه ]آیت‌آلله[ خمینی در عراق، افزایش اخیر اعتصابات صنعتی و تظاهرات در مناطقی که در آنها حکومت نظامی نبود. سفیر در این هفته دو بار نخست‌وزیر را دیده و در این دیدارها این حوادث مورد بحث قرار گرفته‌اند. سفیر سولیوان موقعیت‌هایی را برای ناآرامی‌های بیشتر در هفته آینده به لحاظ بازگشایی مجلس... و شروع آزمایشی کلاس‌های... دانشگاه‌ها پیش‌بینی می‌کند.»[14]

در متن بعدی به یک ماه آخر دولت شریف‌امامی و دلایل سقوط این دولت خواهیم پرداخت.

دولت شریف امامی-بخش دوم

پی‌نوشت‌ها:

 

 

[1]. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1387، صص 107 و 108، سند شماره 52، 3 سپتامبر 1978- 12 شهریور 1357.

[2]. همان، صص 114 و 115، سند شماره 55، 8 سپتامبر 1978- 17 شهریور 1357.

[3]. همان، ص 116، سند شماره 56، 8 سپتامبر 1978- 17 شهریور 1357.

[4]. همان، صص 125 و 126، سند شماره 60، 9 سپتامبر 1978- 18 شهریور 1357.

[5]. همان، ص 128، سند شماره 61، 10 سپتامبر 1978- 19 شهریور 1357.

[6]. همان، ص 129 الی 131، سند شماره 62، 10 سپتامبر 1978- 19 شهریور 1357.

[7]. همان، ص 133، سند شماره 64، 12 سپتامبر 1978- 21 شهریور 1357.

[8]. همان، ص 142، سند شماره 69، 14 سپتامبر 1978- 23 شهریور 1357.

[9]. همان، ص 146 الی 149، سند شماره 71، 17 سپتامبر 1978- 26 شهریور 1357.

[10]. همان، صص 152 و 153، سند شماره 74، 18 سپتامبر 1978- 27 شهریور 1357.

[11]. همان، ص 159، سند شماره 78، 24 سپتامبر 1978- 2 مهر 1357.

[12]. همان، ص 163، سند شماره 79، 25 سپتامبر 1978- 3 مهر 1357.

[13]. همان، ص 168، سند شماره 81، 27 سپتامبر 1978- 5 مهر 1357.

[14]. همان، ص 168، سند شماره 81، 27 سپتامبر 1978- 5 مهر 1357.



 
تعداد بازدید: 5450


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: