انقلاب اسلامی :: آن پدر که قتل‌عام مسجد گوهرشاد کرد و این پسر که قتل‌عام 15 خرداد
‌پیام‌ها و سخنان امام خمینی(ره) در آبان 1356

آن پدر که قتل‌عام مسجد گوهرشاد کرد و این پسر که قتل‌عام 15 خرداد

30 شهریور 1398

الهام صالح

در تاریخ 10 آبان 1356 امام خمینی(ره) در جمع روحانیون در مسجد شیخ انصاری نجف، سخنرانی کردند. موضوع این سخنرانی، قدرت روحانیت و خدمات سیاسی، علمی و مذهبی علمای شیعه بود.

امام خمینی(ره) در این سخنرانی، ابتدا به مبارزات روحانیان در دوره‌های پیشین اشاراتی داشتند و با اشاره به این‌که مبارزات روحانیان از نجف آغاز شد، فرمودند: «در مقابل... استبداد، علما قیام کردند و یک نهضتی به وجود آوردند و در صف اول علما بودند...»[1]

ایشان از مبارزات ظلم‌ستیزانه مدرس در دوره رضاخان هم سخن گفتند و به قیام 15 خرداد نیز پرداختند: «این نهضت آخری هم که منتهی شد به 15 خرداد و این همه کشته دادند مردم، این هم در صف اولش اهل علم بودند، علما بودند؛ تا حالا هم دنباله‌اش کشیده شده است. تا حالا هم آنکه بیشتر هیاهو می‌کند باز اهل علم است. البته دانشگاهی هم حالا داخل است، آنها هم داخلند؛ سایر مردم هم به تبعیت علما می‌رفتند نه به تبعیت دیگران.»[2]

بخش‌هایی از سخنرانی امام(ره) در تاریخ 10 آبان 56 درباره غیر قانونی بودن دولت و مجلس حکومت پهلوی بود: «الان این دولت ایران رسمی نیست، دولت رسمی نیست، قانونی نیست. الان این وکلای ایران قانونی نیستند، اینها رسمی نیستند. به حَسَب قوانین اساسی، این مجلس ایران الان رسمی نیست. مجلس ایران به حَسَب قانون اساسی باید پنج نفر از فقها ناظر بر آن باشند؛ حالا یک نفرش هم هست؟ اصلا نظارتی در کار هست؟ اصلا وکالتی در کار هست؟ یا نصب است؟ قضیه نصب است...»[3]

امام(ره) در 21 آبان 1356 پیامی را خطاب به علمای اعلام و ملت ایران با موضوع «وظیفه عمومی در قبال رژیم پهلوی» و «اسلام‌خواهی ملت ایران» صادر کردند. ایشان در ابتدای پیام خود به تظاهراتی که مردم به مناسبت شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی برپا داشتند، پرداختند: «این تظاهرات عظیم در این فرصت، جواب قولی و عملی از یاوه‌سرایی‌های چندین ساله این عنصر نالایق [یعنی محمدرضا پهلوی] بود که تمام حیثیت و شرافت و استقلال و اقتصاد این ملت بزرگ شریف را پایمال اهوای خود و فامیل چپاولگر خود نمود. این تظاهرات برای شخص نبود؛ اظهار تنفر از دستگاه جبار و رفراندوم حقیقی و رای عدم اعتماد بر دستگاه خیانتکار بود. باید اینها بدانند که اگر یک روز در پناه سرنیزه اجانب نباشند ملت نجیب ایران انتقام خون جوانان و عزیزان خود را از آنها می‌گیرند.»[4]

ایشان سپس به تنویر افکار عمومی درباره فریب‌های حکومت پهلوی و طرفداران این حکومت پرداختند: «من ناچارم اعلام خطر بزرگی بکنم و ملت را از اغفال و خدعه اجانب و عمال آنها نجات بدهم. این مسامحه اخیر دولت که نویسندگان را مجال نوشتن و گویندگان را مجال گفتن داد حیله بزرگی است برای تطهیر شاه و وانمود کردن آزادی ادعایی؛ و جنایات را به گردن دولت - که آلتی بیش نیست – انداختن. نویسندگان نیز نمی‌توانند در این محیط خفقان و ارعاب، هسته مرکزی جنایات را که شخص شاه است معرفی کنند؛ و شاید نویسندگانی از خودشان نیز باشند که در بین نویسندگان باشرف خود را جا بزنند و به دولت‌ها حمله کنند و بعض جنایات را ذکر کنند، و مردم را از نقطه حساس جنایت و خیانت اغفال کنند و اذهان ساده زودباور را منحرف کنند.»[5]

امام(ره) در پیامشان از سلطنت پنجاه ساله پهلوی بر ایران به عنوان منشاء همه گرفتاری‌های مردم نام بردند: «تمام گرفتاری ملت ایران در این پنجاه سال سلطنت غیر قانونی دودمان خیانتکار پهلوی از شخص آن پدر و این پسر سیاه‌روی بوده و هست؛ اینها بودند و هستند که دستشان تا مرفق در خون ملت مظلوم فرو رفت. آن پدر که قتل‌عام مسجد گوهرشاد و اهانت به مرقد مطهر ثامن‌الحجج – علیه‌السلام – کرد و این پسر که قتل عام 15 خرداد را مرتکب شد و اهانت به مرقد مطهر فاطمه معصومه نمود، آن پدر که علمای بزرگ و فقهای عظیم‌الشان و آزادی‌خواهان را به جرم حق‌گویی، حبس و زجر و شکنجه و تبعید و کشتار کرد، و این پسر که همان معامله را سخت‌تر با علما و خطبا و آزادی‌خواهان و روشنفکران و سایر طبقات نمود.»[6]

ایشان در ادامه سخنانشان نیز درباره ظلم‌های رضا پهلوی و محمدرضا پهلوی فرمودند: «آن پدر که چنان سلب آزادی از ملت کرد که نه ملت حق یک کلمه حق‌گویی داشت و نه مجلس و نه مطبوعات، و این پسر که همه می‌بینید و حال طبقات ملت و مجلس و مطبوعات به همه معلوم است. آن پدر که تمام املاک شمال را با زور و حبس و تبعید و قتل از مردم گرفت و برای خودش ثبت داد، و این پسر که ذخایر ملت را در بانک‌های خارجی انبار کرده و خون مردم را خود و فامیل و بستگانش تا آخرین قطره مکیده و می‌مکند. ما آن پدر را با تمام جنایات و خیانت‌هایش دیدیم و رنج‌ها کشیدیم، و اکنون ما و شما مواجه با جنایات این خلف صدق! هستیم و رنج‌ها می‌کشیم.»[7]

امام خمینی(ره) با اشاره به این موضوع که ملت مسلمان ایران، دودمانی را که مقدسات و مقدرات را به دست اجانب سپرده، تمام مخازن نفت را به باد داده و کشاورزی را ساقط کرده، نمی‌خواهد، درباره آزادی‌هایی که توسط حکومت محمدرضا پهلوی ارائه شد، فرمودند: «اکنون با همه کثافت‌کاری‌ها چون به حسب اقتضای وقت و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در تنگنا قرار گرفته در صدد است که با آزادی‌های محدود بی‌معنی، خود را از معرکه خارج و مقام خود را مستحکم کند و محیط را مهیا برای اجازه بقای حکومت خود کند، و بار دیگر حمله سبعانه را با وضعی فجیع‌تر و دردناک‌تر شروع کند و بر حرث و نسل رحم نکند.»[8]

امام(ره) در این پیام، وظایفی را برای مردم ایران برشمردند: «اکنون وظیفه عموم مسلمانان و خصوص علمای اعلام و روشنفکران و دانشگاهی‌های علوم قدیمه و جدیده است که برای دفاع از اسلام عزیز و حفظ احکام حیات‌بخش آن، که ضامن استقلال و آزادی است، و از میهن بزرگ خود – که مهد بزرگان و آزادی‌خواهان بوده و اکنون در شرف سقوط است – از فرصت استفاده کنند و گفتنی‌ها را بگویند و بنویسند و به گوش مقامات بین‌المللی و سایر جوامع بشری برسانند، و بر ارتش و سران آن است که خود را از ننگ اسارت در دست اجانب نجات دهند و مملکت خود را از هلاکت و سقوط برهانند.»[9]

ایشان در پایان پیامشان از مردم خواستند تا از تجربیات پیشین خود، پند بگیرند و افزودند: «تذکر می‌دهم که اشخاص ارزنده و متعهدی که ابتکار عمل در دست آنهاست از معرفی خود شدیدا احتراز کنند، و از تجربیات سابق پند بگیرند و در پناه اسلام و چهارچوب موازین اسلامی به فعالیت بپردازند، و از همکاری با کسانی که صد در صد در این چهارچوب فعالیت ندارند احتراز نمایند.»[10]

امام خمینی(ره) در پیامی که در تاریخ 25 آبان 1356 برای دانشجویان خارج کشور و مسلمانان ایران و جهان صادر کردند، به مخاطبان خود، پیروزی را نوید دادند: «من به شما و سایر برادران که در داخل کشور زیر چکمه پلیس و در زندان‌ها و شکنجه‌گاه‌ها به سر می‌برند و با محرومیت‌ها و مصیبت‌های جانفرسا، دست به گریبان هستند، و به خاندان کسانی که در راه حق، زیر شکنجه شاه، جان خود را فدا کردند، امید نصرت و پیروزی می‌دهم؛ به شرط آنکه کوشش‌ها برای حق باشد و برای نصرت دین حق که با پیوستگی به آن از نصرت خدای تعالی برخوردار خواهید شد.»[11]

ایشان در ادامه پیامشان فرمودند: «من به این جنبش و بیداری عمومی که در کشورهای اسلامی عموما و در ایران خصوصا پدید آمده، و به این تنفر و انزجار عمومی از دستگاه‌های ظلم و وحشی‌گری و استعمار و استعمارگران، امیدها دارم. این بیداری و تنفر عمومی، موقت و زودگذر نیست و تا پایان دادن به دستگاه جباران، و خاتمه دادن به ظلم ستمکاران ادامه دارد؛ و به دنبال ظلم بی‌حد دستگاه‌های جبار و محرومیت‌های روزافزون ملت‌های ستمدیده انفجاری است که قدرت‌های دست‌نشانده‌ای را که برای در بند کشیدن ملت‌ها و چاپیدن مخازن آنها گماشته شده‌اند در کام خود فرو می‌برد، و انتقام الهی از ستمکاران گرفته می‌شود...»[12]

امام(ره) با اشاره به این‌که برخی مقالات و اعلامیه‌ها از عناصر شناخته شده و سازمان امنیت حکومت پهلوی سرچشمه می‌گیرد، از مردم خواستند در این زمینه، ابتکار عمل را به دست بگیرند: «ملت ایران و تمام طبقات، روحانی و غیره، باید با کمال احتیاط و روشن‌بینی ابتکار عمل را در دست بگیرند و این چند نفر منفعت‌طلب را مایوس کنند. و باید شاه و دار و دسته‌اش بدانند که چه در ملاقات با رئیس‌جمهور آمریکا موفق به تجدید نوکری و تثبیت مقام غیر قانونی بشود یا نشود، ملت ایران او را نمی‌خواهند و دست از مبارزه برنمی‌دارند، تا انتقام جوانان به خون آغشته خود را بگیرند و اسلام و احکام آن را از دست این دودمان نجات دهند.»[13]

(تصویر مرتبط با کشتار مسجد گوهرشاد میباشد)

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. صحیفه امام، جلد سوم، ص 242.

[2]. همان، ص 245 و 246.

[3]. همان، ص 242.

[4]. همان، ص 260.

[5]. همان، ص 260 و 261.

[6]. همان، ص 261.

[7]. همان.

[8]. همان، ص 262.

[9]. همان.

[10]. همان.

[11]. همان، ص 265.

[12]. همان، ص 266.

[13]. همان، ص 267.



 
تعداد بازدید: 914


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: