انقلاب اسلامی :: ارتش ـ وسیله بازی و یاری دهنده شاه[1]

ارتش ـ وسیله بازی و یاری دهنده شاه[1]

04 فروردین 1399

توضیح گروه ترجمه و پژوهش منابع خارجی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی: با گسترش مخالفت‌ها و اعتراض‌ها علیه حکومت پهلوی در سال 1357، یکی از مسایل مهمی که ناظران داخلی و خارجی به آن توجه کردند، میزان واکنش ارتش نسبت به حرکت‌های اعتراضی بود. این سئوال همیشه در ذهن تحلیگران سیاسی مرور می‌شد که نیروهای مسلح به عنوان اصلی‌ترین حافظ حکومت و سلطنت شاه، چه موقع و چه میزان به گسترش اعتراض‌های داخلی عکس‌العمل نشان خواهند داد. مقاله زیر که در پایان آبان 1357 در مجله اشپیگل منتشر شده، در پاسخ به این پرسش، تلاش می‌کند جایگاه نیروهای مسلح در ساختار سیاسی حکومت شاه را مشخص کند. به عقیده نویسنده، شاه با اتخاذ سیاست‌های نظارتی شدید و اجرای روش‌های رفاهی و تشویقی، اداره نیروهای مسلح کشور را در دست خود داشته و از رشد هرگونه نافرمانی و مخالفت در ارتش جلوگیری کرده است. نویسنده معتقد است تا زمانی که شاه حمایت ارتش و دولت آمریکا را دارد، خطری جدی او را تهدید نمی‌کند؛ این در حالی است که حوادث بعدی نشان داد وسعت مخالفت‌ها آن‌قدر زیاد بود که سران ارتش و دولت آمریکا نتوانستند در برابر موج اعتراض‌ها و تظاهرات، سلطنت شاه را حفظ کنند.

سرنوشت شاه و دودمان او تقریباً به‌طور کامل به ارتش وابسته است. حاکم، میلیاردها دلار تسلیحات برای ارتش خریداری کرده است. صاحب‌منصبان ارتش دارای حقوق و امتیازات ویژه‌ای هستند و تنها فرصت ترقی خود را در ارتش می‌بینند. احراز قدرت توسط مخالفان مذهبی برای ارتش تربیت شده غربی یک فاجعه است.

[محمد]رضا شاه پهلوی، «آریامهر» فرمانده کل بزرگ‌ترین ارتش در خاور نزدیک و ثروتمندترین خریدار تسلیحات غرب، طرح‌های بزرگی برای پادشاهی ایران داشت. حاکم خودکامه ایران چندی پیش با تکبر اعلام کرد: در 5 الی 6 سال دیگر ایران پنجمین قدرت نظامی دنیا خواهد شد.»

با وجود این هزاران تن از شهروندان عصبانی که هفته به هفته با شعار «مرگ بر شاه» خواستار مرگ او بودند، رؤیاهای ابرقدرتی او را نقش بر آب کرده بودند. برای متحد تحت‌الحمایه آمریکا در خلیج‌فارس در حال حاضر فقط بقاء سیاسی مطرح است.

از کاخ مرموز و محصور شده نیاوران که توسط محافظان وفادار به شاه محافظت می‌شد [محمد]رضا شاه تلاش می‌کند تا با کمک ژنرال‌هایش در این موقعیت انفجارآمیز در کشور در رأس امور باشد.

نظامیان قدرت خود را نشان می‌دهند. بالگردهای جنگی در آسمان شهرها به پرواز درآمدند و تظاهرکنندگان انقلابی را تعقیب می‌کردند. به عنوان مهم‌ترین نقطه استراتژی، زره‌پوش‌های جنگی آماده شده بودند و سربازان تا بن دندان مسلح در خیابان‌ها گشت می‌زدند.

چیزهایی که [محمد]رضا شاه همیشه فاقد آن بود عبارتند از: علاقه ملت به خود، اعتماد جناح مخالف به وعده‌های او، برگزاری انتخابات آزاد، حاکم حکومت‌ مشروع، ولی او یک چیز را به وفور در اختیار داشت: سرباز و اسلحه.

در پاسخ به این سؤال که حکومت شاه در ایران چگونه ادامه می‌یابد، باید گفت که این کاملاً به نظامیان بستگی دارد و این که چه مدت ژنرال‌ها با اتکاء به قدرت اسلحه‌های خود از ساقط شدن او جلوگیری کنند. هنوز شاه به 413000 سرباز خود می‌تواند دستور دهد و اجازه دهد که فرماندهان ارتش گه‌گاهی به سوی تظاهرکنندگان تیراندازی کنند و ارتش اغلب تنها سپر منحصربه‌فردی است که از او در مقابل انزجار توده‌های مردم محافظت می‌کند.

وقتی او نشانه‌هایی دید که در ارتش نیز نارضایتی‌هایی به وقوع پیوسته است، موقتاً و به زحمت خواست که قدری خود را تغییر دهد. گروه‌های مخالف رژیم ایران درباره سربازانی گزارش می‌دهند که به موجب حکومت نظامی تیرباران شده‌اند. این سربازان از تیراندازی به تظاهرکنندگان امتناع کرده بودند. هم‌چنین درباره پنجاه پلیس جوان که در اصفهان با تظاهرکنندگان ضدشاه اعلام همبستگی کرده بودند، صحبت می‌کردند.

اکثریت سربازان هنوز هم به شاه و دولت نظامی او وفادار هستند. برای نظامیان به‌خصوص برای افسران عالی‌رتبه هرگونه تغییری در رهبری سیاسی به مثابه یک فاجعه خواهد بود. ارتشِ سازماندهی شده از سوی غرب مطمئن است که از سوی رهبران مذهبی و همین‌طور جبهه ملی نباید انتظار برخورد خوشایندی را داشته باشد.

برخلاف آنها شاه برای ارتش تضمینی است برای این که همه چیز مانند گذشته و به همان شکل در آینده نیز ادامه داشته باشد و زمامدار بیماری که خود را بزرگ می‌پندارد برای آنها همه چیز را مهیا می‌سازد؛ چیزهایی که خوب و گران هستند. درآمد حاصل از قیمت دائماً در حال افزایش نفت، پول لازم برای خرید اسباب بازی‌های جنگی گران قیمت و جدید را برای شاه تأمین می‌کرد. یک چهارم هر دلار ناشی از فروش نفت توسط او برای خرید اسلحه از آمریکا قربانی می‌شد. تجهیز ارتش شاه را همیشه بیشتر از سایر امور دولت سرگرم کرده بود. در حالی که وزرای غیر نظامی اغلب باید مدت‌های طولانی برای گرفتن وقت ملاقات با زمامدارشان منتظر می‌ماندند، فرماندهان عالی‌رتبه همیشه اجازه ورود به دربار را داشتند.

[محمد]رضا شاه از مردم دوری می‌کرد و برای رفتن به کاخ‌های خود و دیدن پایگاه‌های نیروی هوایی و پادگان‌های ارتش از بالگرد استفاده می‌کرد، از نیروهای نظامی خود در زمین‌های ورزشی دورافتاده بازدید می‌کرد و دستو داد جدیدترین سلاح‌هایش را به نمایش بگذارند. او در روز جمعه[2] قدرت خود را با رژه پُر زرق و برق نیروهای نظامی در تهران به نمایش گذاشت.

شاهِ دیوانه تکنیک، دستور داد نمایندگانش در غرب، سیستم تسلیحاتی پیشرفته و تجهیزات نظامی کامل را در مقیاس وسیعی خریداری کنند. او به دانشجویان دانشکده افسری قول داد «صرف نظر از جنگ‌افزارهای هسته‌ای، ما می‌توانیم بهترین سلاح‌ها را تهیه کنیم.»

شاه همیشه استدلال می‌کرد که موقعیت کشورش ایجاب می‌کند این تسلیحات عظیم را داشته باشد. محل خروجی خلیج [فارس] باید علیه هرگونه دشمنی باز نگه داشته شود تا از طریق آن انتقال حیاتی نفت بتواند بدون هیچ‌گونه ممانعتی تا رسیدن به اقیانوس صورت گیرد.

در طی سال‌های بعد این زمامدار دستور داد تا فرودگاه‌های صحرایی با باندهای بتونی را برای نیروی هوایی پرهزینه‌اش بسازند. او نیروی دریایی خود را فقط ظرف 5 سال سه برابر کرد و خرید سیستم هشداردهنده سریع فوق‌العاده گران‌قیمت موسوم به «آواکس» را حتی قبل از ناتو به آمریکا سفارش داد. ایران قویترین نیروی نظامی در مشرق زمین و در عین‌حال بهترین مشتری صنعت اسلحه‌سازی آمریکا و انگلستان شد.

این وفادار در ازاء میلیاردها دلار ناشی از فروش نفت دائماً جدیدترین وسایل تسلیحاتی را به دست می‌آورد، اما خلبانان و دریانوردان او اغلب از هدایت سیستم تسلیحاتی پیچیده عاجز بودند. یکی از نمایندگان شرکت هواپیماسازی گرومن (Grumman) در ایران اقرار کرد که «در این‌جا شما باید از صفر شروع کنید و تصور می‌شود که این کار به مدت زیادی وقت احتیاج دارد.»

برای شروع کار 30000 تکنیسین، استاد و متخصص اسلحه آمریکایی باید کارایی و توان جنگی را تضمین می‌کردند. در صورت از کارافتادن یکی از قطعات الکترونیکی یا حتی تمام سیستم سلاح‌ها، باید شرکت تولیدکننده آمریکایی مستقیماً وارد عمل می‌شد. سرویس و نگهداری و تدارکات ارتش ایران از سال‌ها پیش توسط آمریکایی‌ها صورت می‌گرفته و بدون کمک مستقیم آمریکایی‌ها قادر به انجام این کار نخواهند بود.

اما مستشاران آمریکایی فقط ارتش شاه را تعلیم نمی‌دادند. از زمانی که سیل اسلحه به کشور سرازیر شد جریانات غیرمجاز و نامشروع خاتمه نیافت. تحقیقات پنتاگون دقیقاً مانند دولت‌های دو کشور [آمریکا و ایران] همیشه مشغول بررسی رشوه و حق دلالی، حق‌العمل کاری و ارتشاء مبالغی بیش از میلیون‌ها دلار بود. تنها در مورد شرکت هواپیماسازی آمریکایی گرومن، تحویل‌دهنده هواپیماهای اف ـ 14 به ایران، این مبلغ رشوه در حدود 24 میلیون دلار بود.

گرچه شاه بعد از یک جنجال رشوه‌گیری بزرگ، کلیه سران فرماندهی نیروی دریایی را از کار برکنار کرد، همچنین با این که دستور داد تنی چند از افسران عالی‌رتبه را به زندان بیندازند، اما با این همه، این کار‌ها چیزی جز اصلاح ظاهری یک عملکرد فاسد طولانی نبود.

یقیناً تجهیزات گران‌قیمت نیروهای مسلح و برتری افسران در برابر دیگر اقشار مردم با این منظور صورت گرفته بود که سربازان امروز تنها عامل قدرتی هستند که شاه هنوز می‌تواند روی آنها حساب کند.

قبل از هر چیز او به صداقت ژنرال‌های رده ‌بالا مطمئن است؛ ژنرال‌هایی که او از طریق ترفیعات شخصی علنی، هدایا و حقوق و مزایای سخاوتمندانه به خود وابسته کرده است.

به سختی کشور دیگری یافت می‌شود که مانند ایران به این خوبی به نیروهای نظامی‌اش رسیدگی کند. سربازان شاه درآمد بیشتری دارند، ارزان‌تر می‌خرند و بهتر از سایر کارمندان زندگی می‌کنند. با معافیت مالیاتی، حقوق ماهانه بین 2000 تا 3000 مارک، این کارمندان دولتی در لباس متحدالشکل تحت‌ حمایت رهبری و با درآمدی تقریباً دو برابر غیرنظامیان قرار دارند.

علاوه بر این برای افسران نیروهای نظامی با درجات پایین‌تر مزایای ویژه‌ای وجود داشت که نظیر آنها در اروپای غربی به کارمندان دولتی تعلق نمی‌گیرد، از قبیل: خانه‌های سازمانی و اتومبیل خدمت و گماشته. درآمدهای سربازان از طریق یک شبکه فروشگاه‌های زنجیره‌ای اضافه می‌شد و مشابه فروشگاه‌های «اینترشاپ» در آلمان شرقی که در آنها خانواده‌های ارتشیان می‌توانند با قیمت‌های تخفیف داده شده توسط کمک‌های دولتی خرید کنند. فروشگاه‌های ارتش مجموعه وسیع‌تری از کالاها را عرضه می‌کردند که در سایر فروشگاه‌های معمولی وجود نداشت؛ زیرا اغلب این کالاها بدون پرداخت حق گمرکی وارد می‌شد. هم‌چنین غیرنظامیان با نفوذ نیز در تهران می‌دانند که چه موقع در چه منطقه‌ای از شهر خوراک جگر آماده طبخ وجود دارد ـ فروشگاه ارتش در خیابان سپه همیشه مقداری از آن را دارد.

شاه و بسیاری از نظامیان رده ‌بالا دوستان صمیمی هستند، آنها یا همکلاسی‌های قدیمی او هستند یا برخی دیگر مانند رئیس دولت فعلی ژنرال غلامرضا ازهاری، از دوستان نظامی او هستند که با آنها به‌طور مشترک مدرسه نظام را گذرانده است. ازهاری که از سال 1961 تا 1963 (1340ـ1343) آجودان نظامی شاه بود، از آن زمان به عنوان دوست صمیمی او به‌شمار می‌رود. شاه به خوبی می‌دانست که چرا او ژنرال‌ها را در هیئت دولت قرار داده است: اگر او سرنگون شود وضعیت مطلوب آنها در کشور نیز به پایان خواهد رسید و این که طبق محاسبه محمدرضا شاه آنها به هر وسیله‌ای متوسل خواهند شد تا از سقوط او جلوگیری کنند.

او کوچکترین هراسی از وقوع کودتا از جانب آنان نداشت. هیچ یک از واحدهای ارتش در ایران نمی‌توانند از محل خود حرکت کنند مگر این که شاه شخصاً رضایت خود را اعلام کرده باشد. نتیجه ساختار فرماندهی طراحی شده به گونه‌ای بود که شاه از طریق فرامینی در هر زمان و موقعیتی می‌توانست نیروهای مسلح را کنترل کند.

در میان افسران جوان‌تر نیز تاکنون هیچ گروه مخالف شاه دیده نشده است. برای آن‌هایی که از طبقات پایین جامعه هستند، نیروهای مسلح امکانات منحصربه‌فردی ارائه می‌دهد که به وسیله آن می‌توانند پله‌های ترقی به سوی طبقات بالای جامعه را طی کنند و یقیناً دلیلی ندارد که علیه شاه کودتا کنند.

در این میان شاه نه تنها از سوی ارتش بلکه همین‌طور از سوی مهمترین تأمین‌کننده تسلیحات آن یعنی آمریکا علناً حمایت می‌شود. گذشته از ذخایر عظیم نفت و تأسیسات صنعتی، تصور افتادن یک زرادخانه پر از اسلحه به دست یک حکومت ضد غرب، با توجه به همسایگی شوروی در شمال، یک تصور فاجعه‌آمیز برای واشنگتن است. مسئله تهدیدآمیزی که به نظر کارشناسان غربی وجود دارد این است که یک ایران سوسیالیستی می‌تواند نیروی دریایی شوروی را مستقیماً در اقیانوس هند قرار دهد و بدین‌وسیله مسکو کل حمل و نقل نفت از خلیج‌فارس به مقصد اروپای غربی و آمریکا را کنترل کند.

اما هنوز آمریکایی‌ها در ایران مستقر هستند و در سواحل روبه‌روی ایران، تا امارات و عربستان سعودی روابط سیاسی محکمی برقرار کرده‌اند. آنها می‌خواهند در مواقع اضطراری به زور اسلحه از این کشور دفاع کنند.

از این‌رو نیروهای نظامی در حال حاضر در حال آماده‌باش هستند. ارتش آمریکا از ماه‌ها پیش در صحرای نوادا سربازان را برای یک مأموریت نظامی احتمالی در خلیج‌فارس آماده می‌کند. دو لشکر ارتش و نفراتی از نیروی دریایی تقریبا 100000 سرباز، باید در آینده و در شرایط خطرناک کماکان از کشورهای صنعتی غربی و چیزی که آنها برای بقاء خود نیازمند آنند، یعنی ذخایر نفت در خلیج‌فارس محافظت کنند.

 

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]- Die Arme – spielzeug und Helfer des schah, Der Spiegel, 20 November 1978, PP. 150, 152, 154.

[2]ـ منظور روز جمعه 26 آبان 1357 است. (ویراستار)



 
تعداد بازدید: 1051


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: