انقلاب اسلامی :: فراماسونری

فراماسونری

12 فروردین 1402

احمد ساجدی

«فراماسونری» یک تشکل سری استعماری با مقاصد پنهان است که ابتدا در کشورهای اروپایی شکل گرفت و با فاصله کوتاهی به سراسر جهان نفوذ یافت. این تشکل با دستاویز قرار دادن شعار نوع‌دوستانه «برابری، برادری، آزادی» اهداف استعماری را دنبال می‌کند و گروه‌ها و محل‌های گردهمایی اعضای آن «لژ» یا «باشگاه» نامیده می‌شود. اولین لژ بزرگ با هدف‌های استعماری در ۱۷۱۷ م در انگلستان تشکیل شد و بعدها شعب آن در اسپانیا، آلمان، پرتغال، هندوستان و چند کشور دیگر به وجود آمد. اولین ایرانی که برای تأسیس لژ ماسونی در کشور قدم برداشت و توانست راه تشکیل انجمن‌های فراماسونری را در ایران هموار کند، میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله بود که خود در ۱۸۵۷ در لژ فراماسونری فرانسه عضویت داشت.

در عصر پهلوی دوم در ۱۳۳۰ با پیشگامی «محمد خلیل جواهری» لژ پهلوی در تهران شکل گرفت و سپس تا 1340 لژهای متعدد دیگری به وجود آمدند. از دهه ۱۳۴۰ به بعد به تدریج بیشتر نمایندگان مجلس شورای ملی، مجلس سنا، مجلس مؤسسان، وزیران و نخست‌وزیران، کارگزاران و بخش‌های دولتی و غیردولتی، دارندگان کارخانه‌ها، سرمایه‌داران پرنفوذ و بنگاه‌داران مهم اقتصادی به عضویت این لژها در آمدند و همه امور اقتصادی و سیاسی کشور را در دست گرفتند.

در یکی از اسناد لانه جاسوسی که در ۲۱ دسامبر ۱۹۶۳ (۳۰ آذر ۱۳۴۲) در سفارت آمریکا در تهران تهیه شده و به وزارت امور خارجه آن کشور ارسال گردیده است، «استیوارت راکول» کاردار موقت سفارت طی گزارشی ۲۵ صفحه‌ای با عنوان «جامعه روشنفکران ایرانی: ترکیب، الگو، مشکلات و پیشنهادات جهت اقدام دولت آمریکا» در مبحث «تشکیلات اندیشمندان» می‌نویسد:

«سناتور حسین علاء نخست‌وزیر پیشین و وزیر دربار، سیدحسن تقی‌زاده سناتور، دکتر لقمان ادهم از وزارت دربار، منوچهر اقبال رئیس شرکت ملی نفت ایران، عبدالله انتظام، جعفر شریف امامی رئیس سنا و نخست‌وزیر پیشین و جواد منصور، فراماسون هستند.»[1]

در ادامه این سند آمده است: «هنگامی که دکتر اقبال در سال ۱۳۳۷ نخست‌وزیر بود ۱۱ نفر از اعضای کابینه او اعضای یکی از دوره‌های فراماسونری بودند و در «باشگاه حافظ» گردهم می‌آمدند.»[2]

دین و ارزش‌های مذهبی پدیده‌ای است که فراماسون‌ها همواره به ستیز با آن پرداخته‌اند. فراماسون‌ها افرادی را درون حلقه‌های خود راه می‌دهند که از تعصب‌های مذهبی تهی باشند و هنگام عضویت از آنان خواسته می‌شود که به هیچ‌یک از اصول اعتقادی و مذهبی پایبندی نداشته باشند. برای ماسون‌ها دین امری شخصی تلقی می‌شود و آنان نباید اصول اعتقادی و مذهبی را در زندگی اجتماعی خویش دخالت دهند. این رویکرد معنایی جز جدا کردن دین از سیاست نداشت و به همین دلیل پدیده‌ای بود که حمایت سیاسی دولت‌های اروپایی و آمریکا را در پی داشت. به‌طوری که فراماسون‌ها از نظر افکار عمومی عناصر وابسته به بیگانه محسوب می‌شدند.

به موجب یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ هشتم فوریه ۱۹79 (۱۹ بهمن ۱۳۵۷) ویلیام سولیوان سفیر آمریکا در تهران در گزارشی به وزارت خارجه کشورش به نقل از «مسئولین نسبتاً روشنفکر» نوشت: «فراماسون‌ها عوامل انگلیس هستند که از زمان خاتمه جنگ جهانی دوم تاکنون دولت‌های ایران را اداره کرده‌اند. آنها شامل افرادی نظیر هویدا، شریف امامی، اسدالله علم و اکثر سیاستمداران برجسته ایرانی طی ۲۵ سال اخیر می‌باشند بعضی می‌گویند شاه نیز فراماسون است.»[3]

در این سند آمده است: «یک مقام فراماسونری آمریکا که نقش مهمی در احیای فراماسونری در دهه 1930 میلادی داشته است می‌گوید: «شاه و انورسادات رئیس‌جمهور مصر هردو فراماسون هستند و مبنای دوستی گرم و نامقدس آنان همین موضوع است.»[4]

در همین سند می‌خوانیم: «جعفر شریف امامی رهبر فراماسون‌ها بوده و هفت لژ فراماسونری بزرگ در تهران وجود دارد که بسیاری از افراد سرشناس در آن عضویت دارند.»[5]

همان‌گونه که گفته شد، «باشگاه» نیز همچون «لژ» عنوان دیگری از مراکز گردهمایی فراماسون‌ها بوده است. در اسناد لانه جاسوسی دکتر خداداد فرمانفرمائیان رئیس بانک مرکزی، دکتر منوچهر گودرزی معاون نخست‌وزیر، دکتر جمشید آموزگار و برادرش دکتر جهانگیر آموزگار از اعضای «باشگاه امرسون»[6]، همایون انصاری زمین‌شناس در خدمت شرکت ملی نفت ایران، سیروس غنی حقوقدان و دکتر ایرج ولی‌پور به عنوان اعضای «باشگاه ما»[7]، محمد درخشش وزیر فرهنگ کابینه علی امینی عضو «باشگاه مهرگان»[8]، و اکثر اعضای کابینه دکتر منوچهر اقبال در ۱۳۳۷ عضو «باشگاه حافظ» بودند.[9]

امیرعباس هویدا نیز از دیگر چهره‌های اصلی فراماسونری بود. او در 23 مرداد 1348 کابینه خود را ترمیم کرد. سه روز پس از این رویداد، یک سند ساواک با تاریخ 26 مرداد 1348 اعلام کرد: 9 وزیر کابینه امیرعباس هویدا در تشکیلات فراماسونری عضویت دارند.[10] هویدا در کابینه‌های ترمیم شده بعدی نیز تا سال 1356 تلاش کرد جمع فراماسون‌ها را کنار خود داشته باشد. یکی از بندهای اتهامات وارده به وی در دادگاه انقلاب اسلامی «عضویت در سازمان فراماسونری» بوده است. این اتهام در یکی از اسناد لانه جاسوسی که توسط ویلیام سولیوان سفیر ایران آمریکا در تهران در تاریخ ۱۷ مارس ۱۹۷۹ (۲۶ اسفند ۱۳۵۷) از سفارت آمریکا به وزارت امور خارجه آن کشور ارسال شد، به عنوان یکی از بندهای هفده‌گانه اتهامات هویدا منعکس گردیده است.[11]

از این‌رو در کشورهای مسلمان غالباً با تأسیس لژها یا باشگاه‌های فراماسونری و فعالیت ماسون‌ها مخالفتی شدید صورت گرفته است. در ایران با پیروزی انقلاب اسلامی آخرین لژ فراماسونری که «ستاد عملیاتی استاد اعظم جعفر شریف امامی» نام داشت نیز برچیده شد. گفتنی است شریف امامی در میان کارگزاران حکومت پهلوی بیشترین خدمات را به فراماسونری داشت. او رئیس بزرگترین لژ فراماسونری در ایران بود و این سمت را تا آخرین روزهای حکومت پهلوی بر عهده داشت. علیرغم ارسال گزارش‌های ساواک برای شاه راجع به موارد متعدد سوء استفاده‌های شریف امامی، شاه به دلیل ترس از ارتباطات خارجی وی (ارتباط با انگلیسی‌ها) و این باور که شریف امامی می‌تواند در مقام ریاست تشکیلات فراماسونری به بقای رژیم کمک کند، با او مدارا می‌کرد. شریف امامی نیز وقتی کابینه خود را در سال ۱۳۵۷ تشکیل داد آزادانه حداکثر ماسون‌ها را وارد کابینه خود کرده بود.

یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ ۲۲ اکتبر ۱۹۷۸ (۳۰ مهر ۱۳۵۷) که توسط «دبلیو. ج. برت» و «جی. دی. استمپل» به وزارت امور خارجه آمریکا ارسال شده، به حضور گسترده فراماسون‌ها در کابینه شریف‌امامی اشاره کرده است. در این گزارش می‌خوانیم:

«در کابینه پنج وزیر اعضای سابق حزب توده، و ۶ یا ۷ نفر هم فراماسون هستند. من‌جمله شریف‌امامی رهبر فراماسون‌های ایرانی، فروغی (محسن فروغی وزیر فرهنگ و هنر) و امین (محمدرضا امین وزیر صنایع و معادن) نیز فراماسون هستند و دولت وی در فسادی که قرار بود از بین ببرد درگیر است.[12]

در جلد سوم اسناد لانه جاسوسی سندی عنوان «نهضت رادیکال ـ ۱۳» وجود دارد. در این سند که از یک گردهمایی در محل «انجمن ایران و آمریکا» گزارش می‌دهد، «لاری سیماکیس» دبیر دوم سفارت در گزارشی می‌نویسد:

«پرویز رائین خبرنگار خبرگزاری آسوشیتدپرس برادری دارد که در مورد فراماسونری در ایران تفحص کرده و کتابی در این رابطه نوشته است. این کتاب که مطالبی درباره چند شخصیت ایرانی زنده و مرده را نقل کرده است، ظاهراً از مرحله سانسور نیز گذشته و برای توزیع چاپ شده است. مع‌ذالک در آخرین لحظات، مقامات تصمیم گرفتند که تحت تأثیر فشار شخصیت‌های برجسته فراماسونر از توزیع آن جلوگیری کنند. با این حال به رائین اطلاع داده شد که به زودی اجازه توزیع به این کتاب داده خواهد شد.[13]

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، کتاب دوم، مبحث «تشکیلات اندیشمندان»، ص ۶۱8.

[2]. همان.

[3]. همان، کتاب دهم، سند شماره ۴۹، ص 76، بند شماره ۹.

[4]. همان.

[5]. همان.

[6]. همان، کتاب دوم، ص 617.

[7]. همان.

[8]. همان، کتاب هشتم، ص ۵۰۳.

[9]. همان، کتاب سوم، ص ۶۱۸.

[10]. «کابینه فراماسونر»، بایگانی اسناد سایت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.

[11]. اسناد لانه، همان، کتاب دهم، سند شماره ۱۰۶، ص ۲09.

[12]. همان، جلد دوم، کتاب بیستم، سند شماره ۱۹، ص 682.

[13]. همان، جلد سوم، کتاب بیست و سوم، احزاب سیاسی در ایران، نهضت رادیکال ـ ۱۳، ص ۴۹.



 
تعداد بازدید: 284


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: