انقلاب اسلامی :: داریوش همایون

داریوش همایون

30 اردیبهشت 1402

احمد ساجدی

داریوش همایون، روزنامه‌نگار و از رجال عصر پهلوی دوم بود. در دوره مصدق وارد فعالیت‌های سیاسی شد، پس از انتصاب جمشید آموزگار به دبیرکلی حزب رستاخیز(18 آبان 1355) به قائم مقامی این حزب رسید و در زمان نخست‌وزیری آموزگار (۱۶ مرداد ۱۳۵۶ تا ۵ شهریور ۱۳۵۷) وزیر اطلاعات و جهانگردی و سخنگوی دولت شد. داریوش همایون عامل انتقال نامه توهین‌آمیز دربار علیه امام خمینی، به روزنامه‌های کشور در دی‌ 1356 و پیگیری جدی تا مرحله چاپ آن بود؛ نامه‌ای که جرقه انقلاب اسلامی شد. او در سال ۱۳۵۷ و در آستانه پیروزی انقلاب از کشور گریخت و راهی فرانسه شد و به صف مخالفان جمهوری اسلامی ایران پیوست. وی در ۸ بهمن ۱۳۸۹ در ۸۲ سالگی در ژنو سوئیس درگذشت.

فرازهای مهم زندگی داریوش همایون از سال‌های حاکمیت دولت محمد مصدق آغاز شد. وی در آن زمان وارد فعالیت سیاسی شد و به «حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران» (حزب سومکا) پیوست.[1] این حزب ماهیتی ضدکمونیستی داشت و در آن زمان از حمایت انگلیس و شاه برخوردار بود. وی تا ۱۹۵۴ به فعالیت خود در سومکا ادامه داد و سپس با سرخوردگی از آن جدا شد و اظهار داشت: «خیلی دیر فهمیدم که رهبران این حزب فاسد بودند.»[2]

داریوش همایون در ۱۹۵۹ به استخدام دفتر نمایندگی «شرکت انتشاراتی فرانکلین» در تهران درآمد و تا ۱۹۶۷ در این شرکت آمریکایی سرگرم کار شد.[3] به موجب اسناد ساواک، شرکت مزبور یکی از پوشش‌های فعالیت «سیا» در ایران بوده است. همایون در ایام کار در همین شرکت موفق به دریافت بورسیه از یکی از مراکز تابع سازمان اطلاعاتی ایالات متحده به نام «‌usis» نیز شد[4] و با استفاده از این بورسیه توانست برای مدت سه ماه راهی آمریکا شود. سپس به ایران بازگشت و به سمت سردبیر اخبار خارجی روزنامه اطلاعات منصوب شد[5] او این واقعیت را پنهان نکرد که از موقعیت‌های خود در «شرکت انتشاراتی فرانکلین» به مثابه تخته پرشی برای ورود به دنیای روزنامه‌نگاری استفاده کرده است.[6]

داریوش همایون در 1960 عضو جبهه ملی شد که در آن زمان تحت ریاست دکتر حسین مهدوی قرار داشت.[7]

وی در ۱۹۶۴ توانست با استفاده از بورسیه تحصیلی دیگری به نام «نیمن»، در دانشگاه هاروارد مشغول به تحصیل شود.[8] او به هنگام اقامت در هاروارد رساله‌ای راجع به اوضاع سیاسی ایران نوشت و در بازگشت به ایران، اسدالله علم وزیر دربار و امیرعباس هویدا نخست‌وزیر که تحت تأثیر رساله وی قرار گرفته بودند ملاقات‌های دوستانه و جداگانه‌ای با وی ترتیب دادند.[9] همایون در مارس ۱۹۶۷ کار خود را در شرکت انتشاراتی فرانکلین خاتمه داد و از دسامبر همان سال (روز ۲۵ آذر ۱۳۴۶) روزنامه آیندگان را منتشر کرد[10] یک سند لانه جاسوسی می‌نویسد: «داریوش همایون مدیر مسئول روزنامه آیندگان مهمترین روزنامه صبح فارسی‌زبان ایران است. وی فردی زیرک و مطلع است و سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) نظر مساعد و خوبی نسبت به او دارد.[11]

داریوش همایون برای تأسیس روزنامه آیندگان از رژیم صهیونیستی نیز کمک مالی دریافت کرده بود. در سال 1346 که این روزنامه انتشار خود را آغاز کرد، جنگ اعراب و اسرائیل (جنگ شش روزه 1967) به وقوع پیوسته بود و صهیونیست‌ها در پی جلب نظر کشورهای مختلف به ویژه کشورهای مسلمان در خاورمیانه بودند. از این‌رو دولت اسرائیل با اعطای دو میلیون تومان کمک مالی به داریوش همایون موجب شد این روزنامه مقالاتی در حمایت از اسرائیل چاپ کند.

روزنامه آیندگان طی 11 سال فعالیت تا سقوط شاه، مدافع اسرائیل بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی این روزنامه به عنوان سخنگوی نیروهای مخالف انقلاب درآمد و در مناسبت‌های گوناگون با ارائه تحلیل‌هایی در جهت تضعیف نظام نوپای جمهوری اسلامی کوشید تا اینکه روز 16 مرداد 1358 به حکم دادستانی کل انقلاب اسلامی ایران و به جرم همکاری با ساواک، موساد و سیا توقیف شد. در پی این واقعه یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ 18 مرداد 1358 در گزارشی نوشت:

«اولین دلیل این اقدام از اسنادی نشأت گرفته که اخیراً به دست آمده است. اطلاعات به دست آمده از این اسناد حاکی از موارد ذیل است: روزنامه آیندگان سابقاً ارتباطات نزدیکی با ساواک داشته است و در یک مقطع یعنی در زمان مدیریت داریوش همایون، مبلغی معادل 5/7 میلیون ریال از شاه دریافت کرده است؛ این روزنامه با حمایت و همکاری اسرائیل تأسیس شد و در نتیجه، متقابلاً در مواضع خود از اسرائیل در مقابل اعراب حمایت می‌کرد؛ هیأت تحریریه و برخی کارمندان روزنامه با سازمان سیا همکاری داشته‌اند. دومین دلیل تعطیلی این روزنامه، عملکرد اخیر آن بوده است؛ این روزنامه متهم است که قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی مرتکب موارد ذیل شده است: مقابله با منافع جامعه اسلامی و عموم مردم، انتشار اخبار و تحلیل‌های نادرست و هدایت شده، ترویج مکاتب منحرف در جمهوری اسلامی، همکاری با گروههای اپوزیسیون، شکایت‌های قضایی صورت گرفته بر علیه این روزنامه، عدم توجه و رعایت آیین‌نامه جدید تعیین شده برای مطبوعات، شکایت ارتش از این روزنامه دایر بر این که روزنامه آیندگان اقدام به انتشار اطلاعات سری دولتی نموده و در جهتی مغایر با منافع ملی حرکت کرده است.»[12]

ارتباط بسیار نزدیک داریوش همایون با سفارت آمریکا در تهران موجب آگاهی و شناخت کامل افراد سفارت نسبت به مشخصات کارمندان و مشاغل آنها در روزنامه آیندگان شده بود. یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ اول آبان 1346 ـ کمتر از دو ماه قبل از انتشار نخستین شماره روزنامه آیندگان - مشخصات کارمندان این روزنامه، سمت آنها، تعداد نیروی انسانی روزنامه و دیگر اطلاعات مربوط به پرسنل آن را انعکاس داده است.[13]

در سندی به تاریخ ششم اردیبهشت ۱۳۵0 با طبقه‌بندی «خیلی محرمانه»، داریوش همایون به نقش امیرعباس هویدا نخست‌وزیر در کمک به تأسیس روزنامه آیندگان و حمایت روزنامه از هویدا اعتراف کرده است:

«از داریوش همایون پرسیده شد که آیا این اتهام که آیندگان روزنامه نخست‌وزیر هویدا است، حقیقت دارد یا نه؟ وی پاسخ داد: اتهام از این جهت حقیقت دارد که هویدا در تأسیس روزنامه و حمایت گاه و بیگاه از آن در مواقعی که روزنامه اندکی از حد تجاوز می‌کرد، نقش داشته است. بنابراین تمایل روزنامه در ستایش از هویدا آشکار است.»[14]

داریوش همایون در حالی که مدیر مسئول روزنامه آیندگان بود با ازدواج با خواهر اردشیر زاهدی جایگاه سیاسی خود را بیش از پیش استحکام ‌بخشید.[15]

به موجب سندی به تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۳۴۸ سفارت آمریکا در تهران، نام داریوش همایون را در فهرست ۴۱ نفره «رابطین خوب آمریکا» جای داده است.[16] در یک سند نیز با عنوان «وصیت‌نامه من» کارشناس اطلاعاتی سفارت آمریکا به تجلیل از شخصیت داریوش همایون پرداخته می‌نویسد:

«همایون تحصیل‌کرده آمریکاست. در هاروارد و در بورسیه‌ای که توسط بیل‌میلر برایش فراهم شده بود درس خوانده است. علاقمند به حفظ تماس با ما می‌باشد. من معتقدم که او بسیار فراتر خواهد رفت. من با همایون مکالمات جالبی در ارتباط با به راه انداختن روزنامه آیندگان داشته‌ام.»[17]

یک سند لانه جاسوسی دیدگاه داریوش همایون راجع به نارضایتی‌های موجود در جامعه عصر پهلوی را این‌گونه انعکاس داده است:

«همایون در برابر این سؤال که آیا رهبران ایران منجمله شاه از این تظلمات آگاهی دارند یا خیر پاسخ داد: در واقع نه. آنها عمق و شدت این احساسات را درک نمی‌کنند ولی من گمان می‌کنم شاه به این باور رسیده که تمام تظلمات از نارضایتی اقتصادی ناشی می‌شود. شاه نسبت به ضدیت علیه دولت چندان حساس نیست؛ ضدیت‌هایی که به خاطر فاصله روزافزون در معیارهای زندگی و نمایش همیشگی ثروت پیروان شاه به وجود آمده است.»[18] اما خود وی نسبت به مخالفین حکومت شاه و کسانی که با استفاده از فضای باز سیاسی زمستان ۱۳۵۶ مجالی برای نگارش اعلامیه و شب‌نامه و مقاله علیه شاه و ابراز مخالفت علیه وی یافته بودند، این‌گونه اظهار نظرکرده است:

«داریوش همایون قائم مقام دبیرکل حزب رستاخیز از آنها به عنوان فسیل‌های سیاسی که خارج از کانال‌های قبول شده، از همان ایده‌های خاک‌خورده قدیمی خود دفاع می‌کنند، یاد کرده است.»[19]

داریوش همایون در سال 1357 و اوجگیری انقلاب اسلامی، در فهرست کسانی قرار گرفت که توسط دولت ازهاری در اقدامی فریبکارانه همراه با جمع دیگری از رجال پهلوی دستگیر و به زندان جمشیدیه برده شد.[20] وی در شب 21 بهمن در پی حمله مردم به زندان‌ها، از جمله زندان جمشیدیه، همراه با برخی رجال پهلوی فرار کرد و مخفی شد و سپس در فرصتی از کشور خارج گردید.

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. اسناد لانه جاسوسی، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، کتاب هشتم، ص ۷۷۱.

[2]. همان، کتاب هشتم، همان.

[3]. همان، کتاب هشتم، ص ۸00.

[4]. همان، کتاب هشتم، ص 800 - 801.

[5]. همان، کتاب هشتم، ص ۷۷۱.

[6]. همان، کتاب هشتم، ص ۷۸۹.

[7]. همان، کتاب هشتم، ص 771.

[8]. همان، کتاب هشتم، ص 801.

[9]. همان، کتاب هشتم، ص ۷۸۶ - ۷۸۷.

[10]. همان، کتاب هشتم، ص 787.

[11]. همان، کتاب هشتم، ص 791.

[12]. همان، کتاب دهم، ص ۶۱۲.

[13]. همان، کتاب هشتم، ص 784.

[14]. همان، کتاب هشتم، ص ۷۹۵.

[15]. همان، کتاب هشتم، ص ۸۰۱.

[16]. همان، کتاب دوم، ص 381.

[17]. همان، کتاب دوم، ص 370.

[18]. همان، کتاب هشتم، ص ۷۹۴ - ۷۹۵.

[19]. همان، کتاب اول، ص ۴۵۸.

[20]. همان، کتاب نهم، ص 281.



 
تعداد بازدید: 185


.نظر شما.

 
نام:
ایمیل:
نظر:
تصویر امنیتی: