ماه رمضان در بيمارستان
حدود پنج ماه از بسترى شدن من در بيمارستان شهربانى مى گذشت. به ماه مبارك رمضان نزديك مى شديم كه ساواك، از بيمارستان خواست مقدمات نقل و انتقال من به زندان را فراهم كند. بيمارستان نظر داد كه من هنوز خوب نشده ام و نياز به طول درمان بيشترى دارم. آنها گفتند همين قدر كه او روى چوب بايستد كافى است. من متوجه برنامه آنها شدم. از اينكه در آستانه ماه رمضان اين تصميم عملى مى شد، دلگير شدم. از خدا خواستم كه زمينه اى فراهم كند تا من يك ماه...