من امضا نمیکنم
تذکرات پیش از دستگیری

فعالیتهای ما در سال اول ورود به دانشکده داروسازی چون علنی بود، به چشم میآمد طوری که یک بار رئیس دانشکده، آقای دکتر زرگری مرا به اتاقش خواست. نمیدانم شاید ترم دوم بودم. اما این را مطمئنم که هنوز با ایشان درس نداشتم، از اینرو شناختی هم از ایشان نداشتم. ماجرا از این قرار بود که یک روز آقایی که معمولاً جلو در دانشکده مینشست و رفتار دانشجویان را زیر نظر میگرفت و مواظب همه چیز و همه کس بود، به نام آقای نظمجو، مرا صدا زد و گفت: «آقای دکتر زرگری، رئیس دانشکده با شما کار دارد.»